Wednesday, February 29, 2012

علی مطهری سند "جنایت علیه بشریت" خامنه ای را رسماً رو کرد

آنچه علی مطهری با هر انگیزه ای در جریان مناظره با رسایی مزدور دیگر رژیم بیان کرد صرف نظر از بازی های کثیف انتخاباتی و گول زدن مردم، سندی غیر قابل انکار از "جنایت علیه بشریت" خامنه ای و مزدوران و چاقوکشان و چماق بدستان اوست . روز سی ام خرداد فردای روزی بود که خامنه ای رسماً از تریبون نماز جمعه دستور قتل مردم را صادر کرد و دقیقاً به همین دلیل و با پشتوانه همین دستور بود که جانیان و مزدوران او به خود جرأت دادند تا خون صدها نفر از هم میهنانمان را که حرفشان فقط و فقط پس گرفتن رأیشان بود، بر زمین بریزند . حتا اگر بپذیریم که تعداد آنان همین 60 نفر ادعایی علی مطهری نیز بوده است برای اثبات جنایت خامنه ای کافیست .

این مجلس شورا، اسلامی است نه ملی ! پس هیچ ربطی به "ملت" ندارد ... هر چه هست اسلام است و بس

روزی که حاکمیت جمهوری اسلامی تصمیم گرفت که نام "مجلس شورای ملی" را به مجلس شورای اسلامی تغییر دهد، کسی نفهمید که چه توطئه شومی در پس این تغییر نام نهفته است . توطئه ای که از زمان نمایش رفراندوم 12 فروردین شروع شد و هنوز هم ادامه دارد . خالی کردن همه چیز از واژه ملی و بتعبیری کوتاه کردن دست "ملت" بعنوان صاحبان اصلی مملکت از همه ارکان کشور ! این بار اما ، پرده رسوایی نظام ولایت فقیه آنقدر بالا رفته است که هیچ خدایی هم نمی تواند آن را پایین بیاورد : مردم فهمیده اند که نه انتخاباتی در کار است و نه مجلسی که بتواند کاری برایشان انجام دهد . مردم ایران این بار در نمایش انتصاباتی خامنه ای شرکت نخواهند کرد مگر آنانکه کشورشان فقط و فقط در جیبشان و در کوچه و محلشان خلاصه می شود و نه در آینده فرزندانشان

Tuesday, February 28, 2012

واقعیت مسلم این است که تا زمانی که مردم بخواهند، جمهوری اسلامی برقرار خواهد ماند و روزی که نخواهند ...

در طول تاریخ هرگز نشده است که حکومتی بدون خواست عمومی مردم بتواند برقرار بماند یا برای مدت طولانی به حیاتش ادامه دهد! این را می توان از انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب اکتبر و سرنگونی حکومت کمونیستی شوروی و انقلابات مردمی در کشورهای دیگر درس گرفت. غر زدن به جای خود اما واقعیت این است که هر گاه ملتی اراده کنند می توانند تومار خشن ترین و دیکتاتوری ترین حکومتها را نیز ظرف چند روز و چند هفته در هم بپیچند . چیزی که مهم است یک خواست و اراده جمعی است که به شکل اتحاد و همدلی در میان مردم باید بوجود آید . تاریخ ملتها سرشار از این حماسه هاست . مطمئناً روزی که مردم ایران اراده کنند می توانند نظام ولایت فقیه را با همه جبروت کاذبش در زباله دان تاریخ مدفون کنند و آن روز دیر نیست

Monday, February 27, 2012

تحریف سخنان اصغر فرهادی نشان داد که خامنه ای و مزدورانش، جایگاهی بیش از یک گوسفند برای مردم ایران قائل نیستند

تحریف سخنان اصغر فرهادی توسط خبرگزاری فارس نیوز بخوبی نشاندهنده این واقعیت است که اینان بدلیل حماقت ذاتی ای که دارند و به مصداق مثل معروف " کافر همه را به کیش خود پندارد " فکر می کنند مردم هم مثل خودشان نفهم و بیشعورند . فکر می کنند مردم هم مدرکشان تقلبی است و به دروغ زنده اند . فکر میکنند مردم هم باندازه خودشان از دنیا سر در می آورند و کسی نیست که رسوایشان کند ! فکر می کنند مردم بمثابه گله گوسفندانی هستند که چشم و گوششان فقط و فقط به دهان سید غلی رهبر و اراذل و اوباش رسانه ای و نظامی و سیاسی و فرهنگی اوست . اینان نمی دانند که هر کدام از جوانان این مملکت بتنهایی صدها برابرکل مجلس خبرگان می فهمند

Thursday, February 23, 2012

هر کس فکر می کند که لیاقت ما ایرانی ها بیشتر از احمدی نژاد و خامنه ای نیست حتمن در انتخابات شرکت کند !

اگر فکر می کنید که جمهوری اسلامی بهترین شکل حکومت در سرتاسر دنیاست
 اگر فکر می کنید که سید علی خامنه ای ولی فقیه شما و رهبر مسلمانان جهان است
 اگر فکر می کنید که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور واقعی مردم ایران و بهترین نماینده آنان است
 اگر فکر می کنید کارنامه اقتصادی دولت منخب آقای خامنه ای درخشان است. اگر فکر می کنید مجلس شورای اسلامی قدرتی برای اعمال کردن و اساساً نقشی در اداره مملکت دارد
 اگر فکر می کنید مملکت گلستان است و هیچ تهدیدی برای امنیت آن وجود ندارد و مسئولین فعلی پاکترین و بهترین انسان های روز زمین هستند
 اگر فکر می کند که هیچ اختلاسی صورت نگرفته و اگر صورت گرفته مجلس بسرعت وارد عمل شد و مجرمین را زیر  اخیه برد و برکنار کرد
 اگر فکر می کنید که جمهوری اسلامی یک حکومت برآمده از رأی مردم است و از صدر تا ذیل حاکمیت آن عصاره رأی واقعی مردم هستند
 اگر فکر می کنید شورای نگهبان کاری فرشته گونه دارد و هرگز منویات شخصی و گروهی و جناحی اش را در انتخابات اعمال نمی کند
 اگر فکر می کنید که با رأی دادن آینده فرزندانتان را تضمین می کنید و راهی می گشایید که آنان از چنگال اعتیاد و فساد و فحشا و رشوه خواری و جنگ و بدبختی رهایی یابند، حتمن در انتخابات روز 12 اسفند شرکت کنید

Tuesday, February 21, 2012

پیشنهاد : روز 12 اسفند را بعنوان "روز خانواده" گرامی می داریم و در کنار خانواده می مانیم و جایی نمی رویم !

می توانیم تصور کنیم که در کنار همه روزها و مناسبتهای مختلف تقویمی ( اعم از مذهبی و ملی و سیاسی ) یک روز را هم بعنوان "روز خانواده" گرامی بداریم و چه روزی بهتر از روز 12 اسفند ! هم مشرف به عیده و لازمه افراد مختلف خانواده همدیگه رو ببینن و هم روزیه که بهترین کار ممکن توی خونه نشستن و با خانواده گذروندنه

Sunday, February 19, 2012

نیما راشدان در برنامه پارازیط: بهترین و بدترین مردان یکصد سال اخیر ایران رضا شاه پهلوی و محمد موسوی خوئینی ها هستند !

اگر برنامه جمعه قبل پارازیط ( نسخه جدید پارازیت خودمان ) را ندیده اید حتمن آن را ببینید . در این برنامه مهمانان بخش جدید "راست و چپ " آقایان علی افشاری و نیما راشدان بودند . در این بخش، مهمانان به سؤالات متعددی پاسخ کوتاه دادند از جمله اینکه بنظر شما بهترین و بدترین شخصیت های یکصد سال اخیر ایران چه کسانی بودند، علی افشاری به ترتیب از آقای دکتر محمد مصدق و اسدالله لاجوردی - قصاب اوین - نام برد و نیما افشاری به اسم رضا شاه پهلوی و محمد موسوی خوئینی ها اشاره کرد . شخصاً پاسخ نیما راشدان را بسیار دقیقتر و به واقعیت نزدیک تر می بینم . مطمئنم در آینده ایران، تاریخ قطعاً روزی در مورد هر کدام از این افراد قضاوت دقیق خواهد کرد و نقش هر کدام را در روند تحولات سیاسی ( یا در انسداد سیاسی و بسط استبداد ) بدقت بررسی خواهد کرد. هوشمندی نیما راشدان را در انتخاب این اسامی ستایش می کنم

Thursday, February 16, 2012

ملت شریف ایران! برای آزادی میهن هر کاری می خواهید بکنید، بکنید اما خواهشاً روز 12 اسفند هیچ کاری نکنید

مبارزه با رژیم دیکتاتوری حاکم، البته سخت است و صد البته که مرد عمل می خواهد . این مبارزه بدون پرداخت بها نیست و تا همین الآن هم مردم ایران بهای سنگینی برای آن پرداخته اند . بهای سنگینی که شامل هزاران هزار جانباخته و ده ها هزار زندانی و اعدام و فرار و تبعید و ... بوده و هست . اوضاع و احوال بد اقتصادی و سختی معیشت و نابرابری اجتماعی و بی اعتباری جهانی و رواج خرافات و بی فرهنگی و ... هم بخش دیگری از این بها بوده که تاکنون مردم ایران با گوشت و پوست و استخوان خود آن را پرداخته و هنوز هم دارند می پردازند . این مردم همواره نشان داده اند تا فرصتی پیش می آید از آن استفاده کرده و مخالفت خود را با نظام ولایت فقیه حاکم بر کشورشان اعلام می دارند . اینک اما روزی است که باید به جنبه دیگری از این مبارزه پرداخت : جنبه ای که در آن ، بی عملی بهترین روش مبارزه است . روز دوازدهم اسفند که مصادف است با برگزاری انتخابات فرمایشی رژیم، یکی از بهترین جنبه های این نوع مبارزه است . کافی است مردم تا جایی که می توانند و امکان دارند هیچ کاری نکنند. حتا قدم از قدم برندارند و از منزل هم خارج نشوند . به همین سادگی ! هر نوع بیرون آمدن از منزل در روز انتخابات - اگر به منظور شرکت در خیمه شب بازی رژیم نباشد و اگر الزام آنچنانی نداشته باشد - تنها و تنها در حکم آش نخورده و دهن سوخته است. پر کردن و شلوغ کردن صحنه های رسانه "غیر ملی" و مصداق این شعار شدن است که : این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده ! این شعار تنها برازنده کسانی است که واقعاً خود را ابواب جمعی ولایت فقیه می دانند و با ادامه وضع موجود مشکلی ندارند. پس اگر نمی خواهیم از حضورمان در خیابان سوء استفاده کنند و اگر نمی خواهیم در انتخابات از پیش تعیین شده شرکت کنیم فقط و فقط کافی است در منزل بمانیم و به خودمان استراحت بدهیم . همین
خودمان را تبدیل به لشکر آ سید علی خامنه ای نکنیم

عجب بدبختی ایه : در تمام خاورمیانه حتا یک رهبر بازنشسته نداریم

تا حالا دقت کردید که در چه منطقه گل و بلبلی زندگی می کنیم ؟ در تمام منطقه خاورمیانه ( یا بهتر است بگویم در عمده کشورهای منطقه شامل کشورهای عربی و اسلامی و آفریقایی و ... ) حتا یک نمونه رهبر بازنشسته نداریم ! رهبری که مثل بچه آدم بیاید و مثل همان بچه آدم برود پی کارش ! رهبران ( اعم از انتخابی و غیر انتخابی ، خداداد یا غیر خداداد ) یا در ضمن خدمت ریق رحمت را سر می کشند یا سرنوشتشان آنها را به پای چوبه های دار می برد یا مانند موش در این سوراخ و آن گودال پیدایشان می کنند یا در بهترین حالت فرار می کنند و برای همیشه گورشان را گم می کنند . نمی دانم براستی این چه نعمتی است که خداوند نصیب این گوشه از جهان خلقت کرده است که مردم این دیار همواره بر سرامر ساده ای چون آمدن و رفتن رهبران باید تا به این میزان سرمیه بگذارند و جان و مالشان را به خطر بیندازند و دست آخر با قتل عام و کشتار و انقلاب مجبور شوند مملکتشان را سالها به عقب ببرند  دوباره روز از نو، روزی از نو ! صدام، قذافی، مبارک، بن علی، خمینی، خامنه ای، حافظ اسد و اینک توله اش بشار اسد، علی عبدالله صالح، عمر البشیر، علی اف، ترکمن باشی و انواع و اقسام شاه و شیخ در اینجا و آنجای منطقه باید یا همیشه در قدرت باشند یا اینکه به بدترین شکل ممکن از صحنه تاریخ حذف شوند ! براستی مشکل کجاست ؟

Tuesday, February 14, 2012

چه بخواهیم و چه نخواهیم، دوران رهبران کاریزماتیک بسر آمده است

با احترام به جایگاه آقایان موسوی و کروبی و تلاشی که برای احیای کلمه آزادی و حقانیت مردمی طی دو سال اخیر انجام داده اند و نیز با تعظیم در برابر تمام کسانی که طی این چند سال همواره جان و مال و امنیت و آسایش خود را برای مردم فدا کرده اند، باید تأکید کنم که در انقلابات نوین ( که بیشتر جنبه اصلاحی دارند تا انقلابات خونین ) دیگر جایگاهی برای رهبران کاریزماتیک از نوع گاندی و ماندلا نیست . مردم کشورها دیگر به مثابه عوام ( یا صریحتر بگویم گله گوسفندان ) نیستند که کسی بیاید و افسارشان را بدست بگیرد و به هر راهی که دلش خواست بکشد شان ! اگر روزی به این رشد برسیم که بفهمیم نیازی به رهبری منسجم نداریم مطمئناً تومار دیکتاتوری را در هم می پیچیم . تا زمانی که برای حرکت و ادامه راه جنبش منتظر باشیم که کسی بیاید و از ما بخواهد که بپا خیزیم، خامنه ای همانجایی نشسته است که الآن نشسته ! نگاهی به تحرکات تونس و مصر و لیبی و سوریه و حتا یمن و بحرین بیندازید : آیا اسم کسی مطرح بود ؟ آیا مردم بدنبال کسی بودند ؟ خیر ... باید مردم به آستانه ای برسند که احساس کنند ادامه راه برایشان پرهزینه تر از تغییر است . به همین سادگی! امیدوارم آن روز دیر و دور نباشد

Monday, February 13, 2012

بالاخره خامنه ای یک حرف راست زد : تهدیدی که بسرعت در هند و گرجستان عملی شد

کمتر از ده روز از تهدید خامنه ای به اعمال تهدید علیه منافع خارجی ، شاهد دو فقره بمب گذاری ( بمب های مغناطیسی از همان نوعی که اخیراً در تهران منفجر شد ! ) بودیم که طی آنها دیپلمات های اسرائیلی هدف عملیات تروریستی قرار گرفتند . اگر چه در هیچکدام از این بمب گذاریها آسیبی به دیپلمات ها نرسید ( در هند همسر دیپلمات زخمی شد و در گرجستان بمب شناساسیی و خنثی شد ) اما موقعیت بمب گذاری ها به لحاظ گستره جغرافیایی بسیار جالب توجه می نماید و پیامی در بطن خود دارد به این مفهوم که جمهوری اسلامی در تمامی منطقه نیروی آماده دارد تا منافع هر کشوری را که بخواهد مورد تهدید قرار دهد . دولت و حاکمیتی که فرزندان ایران را آنچنان مورد کشتار و شکنجه و تجاوز قرار داد مطمئناً در مواجهه با خارجی ها روشی نرمتر بکار نخواهد برد

نامه سرگشاده به کلیه فعالین سیاسی مخالف رژیم جمهوری اسلامی: کمپین درخواست برای تحریم رسانه ای رژیم را راه اندازی کنید !

به کلیه فعالین سیاسی مخالف رژیم جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور که صدایشان به گوش جهانیان می رسد
اینک که کشور ما به لطف ویرانگری جمهوری اسلامی مواجه است با شدیدترین انواع تحریمهای اقتصادی و اینک که هر روز بیشتر از روز قبل صدای کوبیدن بر طبل جنگ توسط تندروان در دوسوی مرز شنیده می شود بر همه ماست که برای نجات میهن از هیچ فعالیتی دریغ نکنیم . اینک که اقتصاد کشور بطرز روزافزونی ورشکسته شده است و کمر مردم زیر بار فشار تحریم روزبروز بیشتر خم می شود و اینک که ادامه حیات جمهوری اسلامی، کشور را به آستانه ویرانی و تباهی کشانده است، بر همه مخالفین این نظام دیکتاتوری است که فریاد حق طلبی مردم ایران را با صدای بلندتر بگوش جهانیان برسانند و ضمن توجه دادن افکار عمومی جهانی به وضعیت وخیم و اسفبار زندگی در ایران، از مجامع و دولت های جهان بخواهند تا صفحه دیگری از تحریم را پیش روی نظام ولایت فقیه حاکم بر ایران بگشایند . حال که جمهوری اسلمی به انواع و اقسام روش ها دست یازیده تا دسترسی مردم ایران را به اطلاعات محدود و محدودتر کند چرا باید خود بتواند از همه امکانات فنی جهان استفاده کرده تا به تبلیغ خود بپردازد و با انواع و اقسام روشها، افکار عمومی جهانیان را مورد حمله های تروریستی قرار دهد؟ انواع و اقسام کانالهای تلویزیونی رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی هر روز بیش از روز قبل بر دامنه هجمه فرهنگی این رژیم افزوده و به رواج بنیادگرایی، جهالت و تنفر می پردازند و در زیر لوای مذهب، بیشترین جفا را در درجه اول به همان مذهب نموده و همزمان از سرمایه های ملی کشور به نفع تبلیغ افکار انحرافی و مخرب خود می پردازد! بر شماست تا صدای فریاد هم میهنان خود باشید و جهانیان را اقناع کنید تا راه را براین هجمه فرهنگی رژیم ببندند. جمهوری اسلامی نشان داده است که هیچ سنخیتی با مقوله اطلاع رسانی آزاد ندارد و کلیه مسیرهایی را که ممکن است مردم ایران از طریق آنان بتوانند به اطلاعات آزاد دسترسی پیدا کنند بسته است. بستن اینترنت به روی مردم و پخش انواع و اقسام پارازیت بر روی کانالهای ماهواره ای که حتا در بسیاری موارد، سلامتی مردم را به شکل جدی مورد تهدید قرار داده است تنها بخشی از روشهای فاشیستی نظام برای تضمین بقای خویش است. همزمان، همین نظام دارد بیشترین بهره را از مقوله اطلاع رسانی و امکانات فنی جهانیان برای تبلیغ افکار انحرافی خود میبرد. منصفانه نیست که این مسیر بیش از این به روی نظام باز باشد. راه اندازی کمپینی جهت توجه دادن جهانیان به این وضعیت اسفبار و تشویق مجامع به یک اقدام قاطع کمترین کاری است که اکنون باید توسط مخالفین نظام از هر قبیله و حزب و اندیشه سیاسی که هستند، انجام پذیرد. بدیهی است این سلسله تحریم ها نه تنها اثری بر مردم داخل نخواهد داشت بلکه آنان را در ادامه راه با امید بیشتر به پایان بخشیدن به حیات این نظام کهنه پرست و فاشیستی به میدان مبارزه خواهد کشاند و از حیف و میل شدن بیش از پیش سرمایه های ملی شان جلوگیر خواهد کرد. سکوت و بی عملی امروز شما، مسئولیتی سنگین برای شما به بار خواهد آورد که در فردای ایران آزاد قطعاً از عهده پاسخگویی به آن بر نخواهید آمد
امضاء - یک ایرانی

Sunday, February 12, 2012

آقای خامنه ای ! مگر شما نمی گویید که پرطرفدارترین رهبر دنیا هستید ؟ خودتان را به رأی مردم بگذارید

آقای سید علی خامنه ای
رهبر جمهوری اسلامی
ولی امر و رهبر خودخوانده  مسلمانان جهان
این نه نامه سرگشاده است و نه فحشنامه و شعار ، یک پیشنهاد مشخص است برای شما که این روزها حال خوشی ندارید و همه خبرها برای شما خبرهای بد است ! این روزها که شما و طرفداران تان بطرز وسیع و روزافزونی مورد انتقاد داخلی و بین المللی هستید و دائم باید به فکر این باشید که به این دشمن داخلی و به آن بدخواه خارجی جواب بدهید و مشت محکم حواله دهن این و آن کنید. نامه ای است از سر خیر خواهی که عمل به آن شر همه دشمنان را به یکباره از سر شما و نظام مورد حاکمیت تان کم می کند و دیگر به احدی اجازه نمی دهد که بر علیه شما حرفی بزند و نظام شما را مورد تحریم و تهدید قرار دهد. باور کنید این کار برای شما بسیار راحت تر و کم هزینه تر است و مطمئنم به سرعت همه انتقادها و تهدیدات را از بین می برد و همگان جایگاه مردمی شما را به رسمیت شناخته و دیگر جرأت نخواهند کرد به ساحت مقدس تان اسائه ادب نمایند . دیگر نه نیاز دارید نگران دشمنان خارجی باشید و نه لازم خواهد بود وقتتان را مصروف شکستن دندان مزدوران داخلی شان بکنید. باور کنید این کار هم به صرفه و صلاح خودتان است هم مردم ایران که داعیه رهبری شان را دارید. اگر دنیا بداند شما آنچنانکه خود مدعی هستید از طرفداری اکثریت قریب به اتفاق مردم کشور برخوردارید دیگر حتا نگران بمب اتمی شما هم نخواهد بود چه رسد به فعالیت های محدود هسته ای و مخفی کردن آنها. پس بیایید و هم خودتان را راحت کنید و هم دنیا را و هم مردمی را که این همه به آنان علاقمندید و آنان نیز به شما عشق می ورزند! بگذارید این مردم هم نفس راحتی بکشند و به فکر زندگی و معیشت شان باشند و نگران گرانی و قحطی نباشند و هر روز را با ناامیدی به شب نرسانند. اگر این انتخاب صورت پذیرد و مردم خود به عینه ببینند که شما چه انسان ممتاز و پرطرفداری هستید، باور کنید دیگر نه کسی چرأت بدحجابی خواهد داشت نه به فکر اعتیاد خواهد افتاد . نه کسی رشوه خواهد گرفت و نه بیش از این شاهد دزدی و اختلاس خواهیم بود . همه شرکت ها برای سرمایه گذاری در ایران صف خواهند بست و ایران و مردم تحت رهبری شما به سعادت دنیوی و اخروی خواهند رسید ! آقای خامنه ای ... خود را به رأی مردم بسپارید اگر واقعاً همانی هستید که خود می گویید و طرفداران و سینه چاکان تان از بلندگوهای وابسته به شما فریاد می زنند

Thursday, February 9, 2012

اهمیت اعتراف اخیر حسن نصرالله به وابستگی به جمهوری اسلامی و تکلیف ما و مردم سوریه و لبنان در قبال آن

پس از اعلام خامنه ای مبنی بر کمک به حزب الله در تمام طول حیات این سازمان مافیایی وابسته که به لطف این کمک ها توانسته است جایگاهی کاذب در سیاست داخلی لبنان برای خود دست و پا کند ، شاهد اعتراف صریح حسن نصرالله به دریافت انواع و اقسام کمک ها از رژیم حاکم بر ایران در طول سی سال گذشته هستیم. اگر چه بر کسی پوشیده نبوده و نیست که این سازمان تروریستی - در عمل - همواره مورد حمایت همه جانبه نظام ولایت فقیه حاکم بر ایران بوده و این حمایت هم متأسفانه فقط محدود به دوره احمدی نژاد نبوده و تقریباً تمام طول حیات جمهوری اسلامی را شامل می شود، اما اعتراف صریح حسن نصرالله جای هر گونه شک و شبهه را ازبین می برد . تا آنجا که به مردم ایران ( که صاحبان اصلی این پولها بوده و بدون اجازه و تأیید آنان این پولها به تروریست های حزب الله و حماس داده شده است ) مربوط می شود آنان نظر خود را در قالب شعار معروف " نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران " اعلام کرده اند . روزی هم خواهد رسید که همه کسانی که در این دزدی ملی از مردم ایران شرکت داشته و یا حد اقل از آن اطلاع داشته اند ( تمامی دولت ها و مسئولین نظام را می گویم ) باید بخاطر این خیانت به کشور مورد محاکمه قرار گیرند . بعد دیگر این ماجرا به مردم لبنان و سوریه مربوط می شود . نمی دانم مردم لبنان این وابستگی را چگونه ارزیابی کرده و چگونه حاضر به قبول و تحمل آن هستند اما این را می دانم که اگر روزی معلوم شود که مثلاً بخشی از نیروهای حاکم بر کشور ما اینگونه به یک نیروی خارجی ( هر کس که باشد ) وابسته هستند و تمامی هویت خویش را مدیون خارجیانند برای یک لحظه هم که شده مورد تحمل قرار نخواهند گرفت چرا که هر نوع جنایتی را شاید بتوان تحمل کرد و با آن مبارزه کرد اما وابسته بودن و گوش بفرمان خارجی بودن خیانتی نابخشودنی است . حزب الله لبنان در طول سالیان اخیر به مدد این کمک ها برای خودش پایگاه و جایگاهی در میان مردم لبنان درست کرده و رأی آنان را خریده و با به مسخره گرفتن دموکراسی، خود را به نظام حکومتی لبنان تحمیل کرده است تا آنجا که هر نوع حرکت بسمت دموکراسی و احقاق حق مردم را با بازی های سیاسی به انسداد می کشاند . آخرین نمونه از این انسداد سیاسی را هم می توان در متوقف ساختن جریان محاکمه قاتلان رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان و تهدید به از رسمیت انداختن دولت و انجام عملیات نظامی و بروز جنگ داخلی در این کشور بلازده جستجو کرد . نکته حائز اهمیت دیگر اینکه،حزب الله لبنان در طول سالیان اخیر و برای جلب جوانان، اقدام به تأسیس بنگاههای مهر و محبت کرده و با تشویق صیغه ( فساد اسلامی )  آنان را دچار انواع و اقسام مشکلات اخلاقی کرده و با این وسیله از آنان باجگیری می کند و رأی آنان را میخرد . از طرف دیگر مردم سوریه نیز که این روزها در آتش جنایت بشار اسد می سوزند و محکم و استوار ایستاده اند و درخون عزیزانشان دست و پا میزنند، باید بدانند که رژیم بعثی سوریه با پشتیبانی لجستیک روسیه و جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان ( نوچه جمهوری اسلامی و بدنه اصلی دولت حاکم بر کشور همسایه غربی شان ) اقدام با این حجم گسترده جنایت می کند و تکلیفشان را با مردم لبنان روشن کنند تا آنان نیز بدانند که اگر به خود نیایند و نطفه این بچه حرامزاده جمهوری اسلامی را قطع نکنند در آینده نمی توانند همسایگان خوبی برای آنان باشند و در آرامش و صلح زندگی کنند

Wednesday, February 8, 2012

وتوی قطعنامه اخیر شورای امنیت در مورد رژیم بشار اسد : پوست خربزه ای که غرب زیر پای روسیه و چین انداخت

اگر چه قطعنامه شورای امنیت که بر اساس پیش نویس پشنهادی از جانب اتحادیه عرب تنظیم شده بود با رأی وتوی کشورهای روسیه و چین مواجه شد و به جایی نرسید اما با نگاهی دقیقتر به این مسئله که رژیم بشار اسد، مشروعیت بین المللی و داخلی خود را از دست داده و  بزودی سرنگون خواهد شد، به این نتیجه می رسیم که این رأی منفی از اعتبار و حیثیت بین المللی روسیه و چین هم تا اندازه زیادی خواهد کاست و این دولت ها را در افکار عمومی داخلی خودشان نیز با چالش مواجه خواهد کرد. به باور من کلیت این داستان با توجه به اینکه کشورهای غربی نیز می دانستند که روسیه و چین هرگز تن به تأیید چنین قطعنامه ای نخواهند داد، را می توان بعنوان یک دام برای این دو کشور تلقی کرد . واکنشهای منفی در میان کشورهای اروپایی و عربی و نیز افکار عمومی جهانی نسبت به این حرکت روسیه و چین بسیار جدی تر از چیزی بود که آنها انتظارش را داشتند. صرف نظر از اینکه اساساً چرا این دولتها دست به چنین اقدامی زدند و آبروی خود را به پای رژیمی که صدای لرزش ستونهای آن هر روز بیشتر و بیشتر به گوش می رسد، ریختند باید این واقعه را به فال نیک گرفت ! فال نیک از این جهت که همه جهان متوجه شد که دولت های روسیه و چین که اساساً ماهیتی دیکتاتوری دارند و خود از ناقضان اصلی حقوق بشر هستند ، دیگر بسادگی نه می توانند از رژیمی پشتیبانی کنند و نه مردم کشورهای بر روی  اتحاد و دوستی با آنان حساب باز می کنند . با سقوط قریب الوقوع رژیم بشار اسد، نوبت به متحد دیرین و استراتژیک آن یعنی نظام ولایت فقیه حاکم بر کشورمان خواهد رسید و اینان نیز که بسان رژیم بشار اسد تمامی تخم مرغ های اعتبار جهانی شان را یکسره در سبد روسیه و چین گذاشته اند لرزشی شدید بر پیکره خویش احساس خواهند کرد. این واقعیت را حتا حماس هم فهمید و حساب خود را از رژیم بشار اسد جدا کرد و با کنار گذاشتن روش های مسلحانه، با جناح فتح به رهبری ابو مازن به توافق رسید و فصلی نوین در روش سیاسی خود آعاز کرد. بدیهی است در این میان مقاومتهایی از جانب حزب الله لبنان نیز دیده خواهد شد ولی نهایتاً آنان نیز به این نتیجه خواهند رسید که با برکناری رژیم بنی اسد از صحنه قدرت سوریه، بند نافشان از نظام ولایت فقیه قطع خواهد شد و باید برای بقای خویش طرحی نو دراندازند . مطمئنم بزودی شاهد تحولات شگرفی در منطقه خواهیم بود که هر کدام از آنها ضربه ای هولناک بر بدنه دیکتاتوری مذهبی در ایران وارد خواهد کرد و این رژیم و دوستان نابابش یعنی روسیه و چین را با مشکلات فزاینده ای مواجه خواهد ساخت . روزی خواهد رسید که دولتهای چین و روسیه از کاری که شنبه گذشته در شورای امنیت انجام دادند بشدت پشیمان خواهند شد و این را می گذارم به حساب اینکه به رغم همه زرنگی ادعایی شان، پوست خربزه ای را که غرب به رهبری آمریکا زیر پایشان انداخت ندیدند و پا بر روی آن گذاشتند

Monday, February 6, 2012

احیای دوباره جنبش سبز آزادیخواهی ایرانیان تنها عاملی است که می تواند از بروز جنگ تحمیلی جمهوری اسلامی به ایران جلوگیری کند

چنانکه ایرانیان اجازه دهند که تندروان حاکم بر کشور به کار خود ادامه دهند، بی شک این غاصبان حکومت، کشور را به پرتگاه جنگ در خواهند غلطاند. اگر اوضاع - آنچنانکه هست - ادامه یابد و افراطیان در دو سوی مرز ( نظامیان و روحیانیان کله خشک در این سوی مرز و راست های افراطی در آمریکا و اسرائیل که همواره رمز بقای خویش را در جنگ و بحران یافته اند ) اجازه یابند روشهای افراطی خود را ادامه دهند، ایران ما در دامن جنگی گرفتار خواهد شد که آخرین متضرران آن همانهایی خواهند بود که آن را آغاز کرده اند! اگر جنبش سبز آزادیخواهی در این زمانه پرآشوب، بمانند ققنوس از میان آتش و خاکستر خشونت رژیم، سر برنیاورد، قطعاً بزودی شاهد انواع و اقسام تهدید نظامی و حمله خواهیم بود که تنها و تنها به ادامه حیات نظام ولایت فقیه کمک خواهد کرد. واضح است که با فراگیر شدن روزافزون دامنه تحریمها علیه رژیم ( که در نهایت مردم ایران را متأثر خواهد کرد و نه عوامل و مزدوران نظام پوسیده ولایت فقیه را ) روز بروز بر میزان مشروعیت بین المللی هر گونه حمله احتمالی افزوده می شود و کشورمان بیشتر و بیشتر به خطر می افتد. در یان میان، اما، تنها و تنها یک عامل است که می تواند از این خطرات احتمالی ( که هر روز بر قطعیت شان نیز افزوده می شود ) جلوگیری کند و آن چیزی نیست جز احیا و "بازخیزش" دوباره جنبش سبز آزادیخواهی ایران، جنبشی که نماینده همه ایرانیان از هر نژاد و قومیت و زبان و مذهبی است و فصل مشترک همه آنان که همانا ایرانی بودنشان است را نمایندگی می کند. جنبشی که ماهیت ضد استبدادی و حق طلبانه دارد و متعلق به هیچ جناح خاص سیاسی و ادیئولوژیک نیست . نه به موسوی و کروبی تعلق صرف دارد و نه به چپی ها و مشروطه خواهان و سلطنت طلبان و مذهبیون و ... ، جنبشی که پایه اصلی آن ایرانی بودن است و بس! تنها این جنبش حق طلبانه است که می تواند قدرت ایرانی ها را رخ جهانیان بکشد و آنان را از حمله به ایران منصرف نماید . هیچ کشوری در دنیا قادر نیست افکار عمومی جهانی را اقناع کند اگر به کشوری دیگر که مردمش برای آزادی و دموکراسی مبارزه می کنند، حمله کند و قطعاً در صورت چنین اشتباهی مورد تنفر جهانی قرار خواهد گرفت و حتمن باید پاسخگوی رفتار غیر متمدنانه و غیرانسانی اش باشد. پس، ای هم میهنانم ! در آستانه 25 بهمن با هدف جلوگیری از حمله به مام میهن برخیزید و از پا ننشینید تا مرکر خطر را که همانا نظام پوسیده ولایت فقیه است از میان بردارید

Friday, February 3, 2012

مقام معظم مقوا: ما هم تهدیدهایی برای دنیا داریم ! دنیا : وای وای وای ... چقدر ترسیدیم !

واکنش جامعه جهانی به تهدیدهای قدرتمندانه رهبر مسلمانان جهان ( در آینده نزدیک مقوای معظم ) که در نماز جمعه امروز تهران اعلام شد چیزی جز ترس و هراس همه دنیا از ایشان نبود ... همانطور که تهدید به بستن تنگه هرمز آنچنان کارگر افتاد و دیگر از آن به بعد حتا یک قایق موتوری آمریکایی هم از آنجا رد نشد ، این بار هم تهدید مقام عظمای مقوایی حتمن مؤثر خواهد افتاد

Thursday, February 2, 2012

می شه ده نفره هم برد! می شه با امکانات کمتر هم نتیجه بازی رو عوض کرد، مهم، اراده است آنهم در میدان مبارزه برای آزادی.

دربی هفتاد و چهارم که به باور من از نقطه نظر ورزشی یکی از بهتری بازی های طول تاریخ این بازی ها بود با نتیجه ای عجیب به اتمام رسید . صرف نظر از بحث های ورزشی و فوتبالی، این بازی درس بزرگی به همه ما داد : اینکه می توان با امکانات کمتر، با نفرات محدود تر و در کمال ناامیدی به پیروزی رسید ! امیدوارم این درس بزرگ سرمنشأ حرکتی نوین در جنبش آزادیخواهی ما مردم ایران باشد تا اولاً به خود و ثانیاً به همه جهانیان ثابت کنیم که می توان از شکست ، پیروزی ساخت ! مهم ، اراده و خواستن است

Wednesday, February 1, 2012

انقلاب اسلامی 57 حاصل خیانت تاریخی باصطلاح روشنفکران مذهبی بود

این روزها در آستانه سی وسومین سال پدیده ای است که انقلاب اسلامی می نامندش و من ترجیح می دهم آن را شورش کور و احساسی مردمی بنامم که گول روشنفکران مذهبی و فعالین چپ و سوسیالیست های اسلامی که بعدها مجاهدین خلق نام گرفتند، بنامم . وقتی به تاریخ فعالیت سیاسی خمینی بعنوان "رهبر" این انقلاب بنگریم، اولین حضور جدی سیاسی او را در ارسال نامه ای به محمد رضا شاه در سال 1341 ( قبل از وقایع 15 خرداد چهل و دو ) می بینیم که به اعطای حق رأی به زنان اعتراض کرده بود و ادعا کرده بود که با این کارشاکله اسلام به لرزه در می آید و دین و دینداری مردم به باد فنا می رود! این واقعیت را همه کسانی که دنباله روی خمینی ( و در اصل بالا کشنده او از نجف به نوفل وشاتوی پاریس و معرفی اش به جهانیان ) بودند می دانستند و دم بر نیاوردند . همه آنها می دانستند که خمینی مبتکر نظریه ولایت فقیه است و شوربختانه با همه سواد و دانشی که داشتند، دم برنیاوردند و پیش از آنکه به فکر آزادی و دموکراسی واقعی باشند ترجیح دادند کینه های شخصی و حزبی و صنفی خود را بر آزادی و دموکراسی مقدم بدارند و از نردبانی که پله های آن را احساسات مذهبی و بیسوادی سیاسی و ندانم کاری مردم آن زمان بود، بالا بروند . شخصاً بر این باورم که روزی خواهد رسید که تاریخ در مورد این خیانت تاریخی قضاوت خواهد کرد و نسل آینده پی خواهند برد که هرگز به کسانی که خود را روشنفکر مذهبی یا دینی می نامند اعتماد نکنند . در این باب سخن بسیار است که امیدوارم روزی بتوانم همه آن را به رشته تحریر درآورم