بدون شرح ! همین
وبلاگ پیامهای کوتاه
Monday, September 23, 2013
Tuesday, June 4, 2013
"سید علی حاشیه" به رئیس جمهور آینده توصیه کرد حاشیه سازی نکند
خامنه ای که خودش آخر حاشیه است امروز در جریان سخنرانی اش به رئیس جمهور آینده توصیه کرد حاشیه سازی نکند ( توفان خنده ها ) جالب اینکه هیچ رئیس جمهوری در ایران تاکنون نتوانسته است بدون حاشیه سازی های رهبر به کارش بپردازد . مثلاً حتا یک وزیر خود را جابجا کند . مجلس هم جرأت تصویب یک قانون پدر و مادردار را ندارد چون رهبر ممکن است حکم حکومتی بدهد و اصطلاحاً آجر را از زیر بکشد. کسی پیدا شود و به "سید علی حاشیه" بگوید: خودت خری
Tuesday, May 28, 2013
سعید جلیلی اگر به رأی مردم باور دارد بهتر است قبل از هر کاری از مصباح یزدی اعلام برائت کند زیرا ...
سعید جلیلی کاندیدای مورد حمایت کسی است که بارها اعلام کرده که مردم حقی برای انتخاب ندارند ! بناربراین عقل معیشت ( به فرض وجود ) حکم می کند که ایشان قبل از گدایی رأی مردم، از حامی پر و پا قرص خودش اعلام برائت کند تا مردم باور کنند که حداقل شخص او اعتقاد به امر انتخابات دارد
Monday, May 13, 2013
به جای تأکید بر اینکه چه کسانی در انتخابات هستند بهتر است یادمان باشد که جای چه کسانی خالی است
یک بار دیگر جمهوری اسلامی در حال تحمل درد زایمان است ! درد زایمان از این جهت که مجبور است برای خالی نبودن عریضه بزاید اما این زایمان برایش بسیار دردآور است. نمایش دموکراسی حتا در کاریکاتور گونه ترین شکل آن هم برای جمهوری اسلامی همواره خالی از چالش نبوده است بخصوص این بار که دعوای اصلی نه میان مردم و حاکمیت که میان سگان و شغالان خود نظام است. مطمئن هستم که در زمان یک ماه باقیمانده به انتخابات شاهد تحولات عجیب و غریب و گاه شگفتی آوری خواهیم بود که می توانند در سرنوشت و حتا حیات جمهوری اسلامی اثر گذار باشند . نکته من این است که در کنار همه این تحولات و نظاره دعوای میان کاندیداها و طرفدارنشان و توجه به اینکه چه کسانی حضور دارند و چه می کنند بهتر است یادمان باشد که چه کسانی جایشان در این انتخابات خالی است . از بردن نام همه آنها خودداری می کنم چرا که نمی خواهم حقی از کسی ضایع شود اما بهتر است هرگز یادمان نرود که چه عزیزانی را در جریان حوادث بعد از انتخابات 88 از دست دادیم
Tuesday, April 23, 2013
چرا می گویید القاعده در ایران نیست وقتی تمام حواس نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی به اقتصاد و سیاست است ؟
خبر مربوط به کشف یک شبکه تروریستی در کانادا را که قصد داشتند در سیستم راه آهن آن کشور خرابکاری کنند و به نقل از پلیس ( پلیس مستقل از دولت و سیاست ) و بر اساس تحقیقات بعمل آمده توسط واحد یا واحدهای القاعده از داخل ایران حمایت می شدند، حتمن شنیده اید . مطابق معمول واکنش وزیر امور خارجه و سخنگوی آن وزارتخانه و احتمالاً بیشمار کسانی که خود را در ایران متولی پاسخگویی به این نوع اخبار می دانند، چیزی جز انکار و تکذیب نیست. اگر چه شخصن امیدوارم چنین اخباری صحت نداشته باشد و ایران ما با وجود همه مشکلاتی که دارد، حداقل از این بلا در امان باشد، اما تعجب می کنم که چرا آقایان تا این اندازه سریع و بدون مطالعه و تحقیقات حرف می زنند. اولاً اینکه ایران کشور پهناوری است و این امکان که چند نفر از عناصر القاعده از انواع و اقسام مرزهای زمینی و دریایی ( عراق، افغانستان، پاکستان، و ... ) به داخل خاک ایران نفوذ کرده و از آنجا به سازماندهی چنین عملیاتی پرداخته باشند ، صفر نیست. به هر حال نیاز به تحقیق دارد و طبیعتاً مسئولیتی هم متوجه دولت نمی کند اما از آنجایی که دولت جمهوری اسلامی همیشه واکنشی و سریع عمل می کند و مثلاً هنوز طرف را نگرفته اند ادعا می کنند که طرف جاسوس سیا و ام آی 6 انگلیس و موساد است، این قبیل واکنش های غیر حرفه ای، تنها و تنها از میزان ساده اندیشی و بی تجربگی مسئولین نظام خبر می دهد. دوم اینکه در کشوری که تمامی امکانات نرم افزاری و سخت افزاری نهادی نظامی و انتظامی و امنیتی تنها و تنها متوجه مسائل اقتصادی و سیاسی است مگر می توان انتظاری غیر از داشت. نگاهی به اظهار نظرهای این مقامات، خود بهتر از هر چیز دیگر گویای این واقعیت تلخ است: هنوز احمدی نژاد حرف نزده، فیروزآبادی واکنش نشان می دهد یا فرمانده نیروی انتظامی دائماً در خصوص انتخابات اظهار نظر می کند و فرماندهان سپاه اگر از فعالیت های اقتصادی فارغ شوند در سیاست دخالت می کنند! معلوم است در سیستمی با این همه بلبشویی، خیلی عجیب نیست اگر در گوشه ای، القاعده نیز بقول مثل قدیمی ماستش را بخورد
Monday, April 22, 2013
در انتخابات واقعی شرکت می کنیم اما خودمان را هرگز در خیمه شب بازی خامنه ای مسخره نمی کنیم
کسی با انتخابات واقعی مشکل ندارد. همه حاضرند در چنین انتخاباتی شرکت کنند. انتخاباتی که بمعنای واقعی کلمه انتخابات باشد و رأی مردم در سرنوشت شان تأثیر داشته باشد. انتخاباتی که منتخب مردم بتواند نماینده واقعی مردم باشد و در عرصه سیاست مملکت قدرت نمایی کند. انتخاباتی که در تمام مراحل ثبت نام، تبلیغات انتخاباتی، رأی گیری و شمارش آراء و اعلام نتایج، آزاد باشد. همه بتوانند در آن شرکت کنند و ترسی از اینکه توسط مشتی آخوند و مزدور غیر پاسخگو رد صلاحیت شوند نداشته باشند. مسلمان و غیر مسلمان، چپ و راست،زن و مرد،موافق و مخالف نظام و کلاً همه جریانهای مختلف فکری و سیاسی باید بتوانند خود را آزادانه در معرض انتخاب مردم قرار دهند و جایگاه استحقاقی خود را بیابند. اگر پیروز شدند که نمایندگان واقعی مردمند و نیابتاً از طرف همین مردم که صاحبان اصلی مملکتند می توانند برای مدت معدودی و بر اساس برنامه های از قبل ارائه شده به خدمت بپردازند و اگر شکست خوردند، شکست خوردگانی نجیب و واقع بین باشند و تلاش کنند که در دور بعد دوباره خود را به انتخاب مردم بگذارند. این، تعریفی جامع و استاندارد از انتخابات است. من در چنین انتخاباتی حتمن شرکت خواهم کرد ولی تا زمانی که چنین رویدادی اتفاق نیفتد هرگز و هرگز خود را مسخره دست حاکمیت نخواهم کرد و عروسک خیمه شب بازی جمهوری اسلامی نخواهم شد. من می خواهم کسی که بعنوان رئیس جمهور ایران سکاندار این کشتی خواهد شد، اختیار تام داشته باشد: از فرماندهی کل قوا گرفته تا تمامی امور مربوط به سیاست داخلی و خارجی، اقتصادی، فرهنگی و غیره و غیره در محدوده اختیاراتش باشد و بتواند رءی و نظر مردم را که صاحبان اصلی مملکت هستند به منصه ظهور و اجرا برساند. به همین سادگی
Friday, April 19, 2013
چرا آمریکا ماندنی است و چرا جمهوری اسلامی محکوم به فناست .
تاکنون موارد زیادی پیش آمده که مسئولان جمهوری اسلامی ادعای بی سند و مدرکی را ارائه داده اند. همین اخیراً نقدی ادعا کرد که ما آمریکا را روی پل برده ایم و همین روزهاست که آن را ضربه کنیم. این ادعا که صد البته در جای خود "مرغ پخته" را در قابلمه به خنده وا می دارد نشاندهنده عمق جهالت و نادانی این قبیل مسئولان نا مسئول است. اگر قرار باشد از میان جمهوری اسلامی و سیستم حاکمیت آمریکا یکیشان از بین برود، حتمن جمهوری اسلامی اول خواهد بود. برای این ادعا می توان هزاران دلیل ارائه کرد اما من در این نوشتار قصد دارم تنها به یک مورد اشاره کنم : وقایع چند روز اخیر آمریکا، متعاقب بمبگذاری در مسابقه ماراتون بوستون نشانگر خوبی برای این ادعاست. در طول چند روز اخیر تمامی رسانه ها ( همان که رکن چهارم دموکراسی می نامندشان ) و به طریق اولیف مردم، در جریان جزء به جزء وقایع بوده و هستند. از قربانیان حادثه و خانواده های آنان و دوستان آنان و تمامی کسانی که به نحوی درگیر این ماجرا بوده اند تا مقامات سیاسی و انتظامی همه و همه برای مردم شناخته شده هستند. چیزی مخفی نیست چرا که تا جایی که به امنیت عمومی و به روند تحقیقات لطمه نزند ارزش مخفی نگه داشته شدن ندارد. نگاهی به چند حادثه اخیر در مورد"دانشمندان" هسته ای و بمبگذاری های پی در پی در تهران نشان می دهد که جمهوری اسلامی طاقت و ظرفیت شفافیت ندارد. هیچ چیز برای مردم شفاف نبوده و نیست. معلوم نیست چگونه متهمان دستگیر شدند، محاکمه شدند و حتا به پای چوبه دار رفتند. امثال نقدی و مصلحی یا بسیار کووته فکر و کوچک مغز و احمق هستند یا بسیار کلاش و حقه باز که در هر دو حالت تکلیف حاکمیتی که متکی به چنین افرادی باشد روشن است. در جایی که تمامی رسانه های تصویری و رادیویی و اینترنتی در آمریکا در حال پخش جزء به جزء تحولات این ساعت ها هستند و تمامی مردم دنیا در جریان وقایع، هنوز جمهوری اسلامی نمی تواند برای یک بار هم که شده ثابت کند که مثلاً یک نفر، جاسوس است، خرابکار است، تروریست است یا حتا دزد و سرگردنه بگیر! اینجاست که می توان به صراحت اعلام کرد که : آمریکا و سیستم حاکمیتی آمریکا حتمن ماندنی است و حاکمیت کثیف جمهوری اسلامی حتمن رفتنی است. دیر و زود دارد، اما مطمئناً سوخت و سوز ندارد
Subscribe to:
Posts (Atom)