Wednesday, February 27, 2013

نرخ جدید خوراکی ها در ایران! دلخوش نباشید به این مقدار ... اتوبوس ها را هم مجانی می کنیم، شما را هم آدم می کنیم!

نرخ جدید خوراکیها در ایران
--------------------------- 
یک دانه گردو
300 تومان
------------------------------------- 
یک قاشق عسل
350 تومان
----------------------------------- 
یک قاشق مربا
250 تومان
------------------------------------ 
یک تکه از پیتزای کوچک
1100 تومان
------------------------------------
یک عدد پسته
60 تومان
------------------------------------ 
گوشت چرخ کرده برای یک همبرگر
2000 تومان
-------------------------------------
یک عدد فندق
40 تومان
-----------------------------------
یک لقمه نان کره و پنیر
 
120 تومان
--------------------------------------
یک لیوان شیر
400 تومان
---------------------------------------
یک پرس دیزی در قهوه خانه
7000 تومان
--------------------------------------- 
یک کف دست نان سنگک
60 تومان
----------------------------------------- 
یک قاشق روغن زیتون
300 تومان
------------------------------------

Tuesday, February 26, 2013

راستی یه سؤال: اگه طرف هر شب مخفیانه غذا می برده در خونه فقیر فقرا، پس چرا همه ازش خبر دارن ؟

متن زیر را جایی دیدم که عیناً نقل قول می کنم: 
روایتی است که روزی "ابوشکّاک" خدمت امام میرسد و می پرسد: یابن رسول چطور است که می گویند شما «مخفیانه» درِ خانه فقرا غذا می گذارید ولی همه داستانش را می دانند؟
نقل است که آن سوال، آخرین صدایی بود که از آن ملعون شنیده شد
برای خودم هم این سؤال پیش آمد ! نظر شما چیست ؟

Monday, February 25, 2013

توصیه ای به محسن رضایی! لطفاً پیش از اعلام رسمی کاندیدتوری، تکلیف مدارک تحصیلی تان را با ذکر همه جزئیات روشن کنید

ظاهراً، محسن رضایی که پس از کودتای انتخاباتی سال 88 و بدلیل مواضع و اظهار نظرهایی که کرد به محسن ... ناموس معروف شده است، در جایی اعلام کرده که قصد دارد برای انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نامزد شود. با اینکه این جناب محسن رضایی چقدر خوش خیال است یا چقدر مردم ایران را هالو فرض کرده است یا اینکه از جایی دستور گرفته است که دوباره نقش "بز گر" را در هیاهوی انتخابات بازی کند کاری ندارم، فقط از ایشان یک درخواست کوچک و ساده دارم : جناب آقای "دکتر" رضایی، مرحمت بفرمایید جهت رضای دل مردم ( که می دانم خیلی برایتان مهم است ! )  و تا قبل ازجدی شدن بازی، تکلیف مدارک تحصیلی تان شامل دیپلم و لیسانس، فوق لیسانس و دکترا را با ذکرتمامی جزئیات از جمله محل تحصیل، رشته تحصیلی، سال ورود و سال فارغ التحصیلی، اساتید راهنما، پروژه ، تز یا رساله ای که انجام داده اید و حتی الامکان معرفی چند نفر شاهد معتبر ( نه از جنس دم خودتان ) برای کلیه ادعاهایتان ، را روشن بفرمایید. آخر می دانید ؟ از آنجایی که بازار مکاره جعل و خرید مدرک این روزها بسیار داغ است و از آنجایی که شما فرد بسیار ناموس پرستی هستید نمی خواهم خدای ناکرده بعداً در مقابل این اتهام قرار گیرید که مدرکتان قلابی است. حیف است شما که مظهر ناموس هستید کارتان به این حقه بازی ها بکشد. همین

Wednesday, February 20, 2013

ابراهام لینکلن : اگر اراده‌ ای برای تغییر چیزی ندارید، حق انتقاد به آن را نیز ندارید !

این نقل قول را از ابراهام لینکلن رئیس جمهور بزرگ ایالات متحده در جایی دیدم و بنظرم آمد با شما دوستان به اشتراک بگذارم تا مگر نظرات مخالفین بتواند آن را به شیوه منطقی به نقد بکشد . شخصاً بر این باورم که فقدان عملگرایی و عدم ارائه برنامه مشخص مشکل اصلی منتقدان و مخالفین حاکمیت جمهوری اسلامی است . بویژه آن دسته از اصلاح طلبانی که فقط بلدند غر بزنند و چون نوبت به خودشان می رسد غیر از ارادت به رهبر و نظام جمهوری اسلامی حرفی برای گفتن ندارند . به این حالت می گویند : دور باطل

Monday, February 18, 2013

توصیه به فعالان اپوزیسیون: اگر نمی توانید باندازه "رضا پهلوی" مؤثر و مبرز باشید، لااقل بخاطر ایران هم که شده پشت سر او بایستید

جنجال احمقانه سفارت جمهوری اسلامی بر سر پخش مصاحبه تلویزیونی کانال دولتی چین با آقای رضا پهلوی، یک بار دیگر نام این شخصیت فعال اپوزیسیون حاکمیت جمهوری اسلامی را بر سر زبانها انداخت . صرف نظر از کم و کیف این مصاحبه و حواشی آن، نکته ای که در این میان حائز ارزش است این است که روز بروز بر میزان شناخت رسانه ها و دولت های خارجی از آقای پهلوی افزوده شده و ایشان شناخته شده تر می شوند. تسلطی که ایشان به زبانهای انگلیسی و فرانسه دارند در کنار فعالیت های روزافزون شان چه بعنوان یک فعال سیاسی و چه در قالب شورای ملی و ... از ایشان یک شخصیت تمام و کمال سیاسی ساخته است. واضح است که در دنیای امروز یکی از ویژگیهای رهبران سیاسی تسلط بر زبانها و بر عرف و آداب دیپلماتیک است که در کنار اندیشمندی سیاسی و شفافیت می توان از آنها چهره های مقبول و ممتاز بسازد. نگارنده نه طرفدار سیستم پادشاهی است و نه طرفدار سیستم مشروطه و غیره چرا که تا زمانی که مردم ایران در یک محیط و بستر آزاد و مناسب اقدام به تصمیم گیری نکنند و رأی آزاد خود را به صندوق نریزند صحبت کردن در مورد هر نوع سیستم حکومتی کج سلیقگی می نماید. البته احزاب و گروهها ( هر که و هر چه که هستند ) می توانند هر کدام برای سیستم مورد علاقه خودشان تبلیغ کنند و مردم را برای رأی دادن به آن تشویق و اقناع نمایند اما چیزی که در این میان مهمترین است رأی نهایی و نظر مردم ایران است که صاحبان اصلی مملکت هستند. با ذکر این مقدمه می خواهم توصیه ای به فعالان سیاسی مخالف ( یا اپوزیسیون ) جمهوری اسلامی بکنم: آیا از این همه چند صدایی و خوار و ذلیل کردن همدیگر خسته نشده اید؟ آیا هنوز هم در گذشته مانده اید و قصد دارید به دعواهای حیدری - نعمتی تان ادامه دهید؟ آیا هنوز به لزوم اتحاد و همبستگی در مقابل دشمن مشترک ایمان نیاورده اید؟ آیا نمی خواهید از میان خودتان - هر کس که باشد - را بعنوان رهبر، لیدر، همراه یا هر عبارتی که مناسب میدانید انتخاب کنید که همه بر محوریت هماهنگی این شخص ( که قطعاً تنها نماینده و سخنگو، و نه تصمیم گیر نهایی برای جمع می باشد ) جمع گردید و صدایتان را بیش از همه به مردم ایران ودر نهایت به گوش جهانیان برسانید؟ اگر کسی را در قالب و اندازه رضا پهلوی دارید بسم الله! اگر ندارید بخاطر ایران و اینده نسل های آینده هم که شده کمی معقول و منطقی باشید و بر سر رضا پهلوی اجماع کنید. این اجماع قطعاً بمعنای پیروی و همراهی همه جانبه از ایشان نیست. می توانید منتقد نظرات شخصی و سیاسی ایشان بمانید اما یاد بگیرید که کار تیمی انجام دهید که تنها و تنها راه پیروزی بر یک حکومت تا دندان مسلح که همه منابع مالی لازم را نیز در اختیار دارد، کار تیمی و گروهی است ولاغیر

من اگه جای "آغا" بودم دستور قطع ارتباط با چین رو صادر می کردم، خیلی بی ناموسیه دیگه بعد از این ارتباط داشتن !

یعنی نمک به حروم تر از این چینی ها خدا خلق نکرده ، هر چی "آغا" انگشتش رو عسلی کرد و گذاشت دهنشون، آخرش ورداشتن محکم انگشتش رو گاز گرفتن ! سالهاست هر کاری از دست "آغا" براومده واسه این چشم بادومیا کرده، تمام سرمایه های مملکت رو براشون چوب حراج زده و نفت رو تقریبن مجانی بهشون داده و بازاراشون را از جنسای بنجل خالی کرده و خلاصه ناموسش رو هم گرو گذاشته آخرش چی شد ؟ چین ورداشت با رضا پهلوی مصاحبه کرده و پخش کرده ! الآن بهترین کار "آغا" اینه که دستور صادر کنه اولاً یه گاری از مجلس قرض بگیرن بفرستن چین و ببندن به جناب سفیر که باهاش برگرده چون حواسش نبوده دوماً کلیه روابط با چین قطع بشه تا چین دیگه از این شکرا نخوره . اینجوری به همه ثابت میشه که کلاه "آغا" توی مملکت و در سطح بین المللی هنوز پشم داره

Thursday, February 14, 2013

گور بابای خوزستان و چاههای نفتش، مهم اینه که زینبیه و کاخ بشار اسد تحت کنترل نیروهای ارتش اسلام است !

حتی درب و داغون ترین کشورهای دنیا هم برتمی تابند حضور کسانی چون مهدی طائب را که دفاع از سوریه را مقدم بر دفاع از کیان میهن می دانند. هر جای دیگری بود تا حالا چوب تو آستین طرف کرده بودند. این ها و آنچه طی دو - سه هفته اخیر گذشته است چیزی نیست جز نشانه های فروپاشی نظام جمهوری اسلامی . اوضاع و احوال داخل آنقدر خراب است که برای انحراف افکار عمومی از دعوای سگان و شغالان بارگاه ولایت مجبورند دست به دامن کسانی چون مهدی طائب شوند که با چنین اظهار نظرهای نفرت آمیزی تا دو سه روز افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داده و با خریدن فحش خواهر و مادر به جان خود باعث شوند که تا حدودی اذهان مردم از کثافتکاریهایشان منحرف شود . اوضاعشان خرابتر از چیزی هست که می بینیم . صدای فروپاشی می آید

ترور، سوریه، لبنان، بازسازی، سپاه قدس، حسن شاطری، حسام سودبخش ! شما چه فکر می کنید ؟

هنوز آثار خبر آزادی 48 زائر ایرانی ( که تصادفاً همه شان مرد، مجرد و بدون خانواده و باز هم بطرز کاملاً تصادفی سپاهی بودند ) تمام نشده که خبر "جالب انگیز ناک" دیگری همه را (ما را که نه ! خودی هایشان را) شگفت زده کرد. طرف نه معلوم است اسمش دقیقن چیست، نه معلوم است کارش چه بوده است، نه معلوم است توی سوریه چکار می کرده است و کلاً هیچ چیز این ماجرا معلوم نیست. بهترین خبری که توانستند به مردم اعلام کنند (که شاید بهتر بود همین را هم نمی گفتند) این بود که ایشان سردار حسن شاطری با نام مستعار حاج حسام سودبخش !!! رئیس ستاد بازسازی جنوب لبنان !!! و از اعضای سابق مهندسی سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند و در راه بازگشت از سوریه (چرا بازگشت از سوریه ؟) به لبنان مورد حمله ( حالا فرقی نمی کند که حمله کنندگان مخالفین سوری باشند یا صهیونیستها ! ) قرار گرفته و کشته (یا بهتر است بگوییم ترور) می شوند !!! براستی با شنیدن این خبر چه فکر می کنید؟ هیچ جای دست و حسابی و قابل اتکایی دارد؟ از شنیدن اینکه ظاهراً یک هم میهن! در یک کشور دیگر کشته شده است اصلاً دلتان سوخت!؟ بازسازی جنوب لبنان! از کیسه ملت؟ به حساب کی؟ مردم پول داروی شان را ندارند بدهند، برای تکه ای مرغ دارند همدیگر را تکه و پاره می کنند، گوشت کیلویی 36000 تومن و و و ... نمی دانم بیشتر از این دیگر باید چه گفت

Monday, February 11, 2013

اعتراف خامنه ای به تقلب در انتخابات !

احتمالاً از قول جواد کریمی مقدس از نمایندگان مجلس نهم شنیده اید که خامنه ای در دیدار خصوصی به محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی هشدار داده تا اختلافات را پایان دهند و گفته است: "اگر در قیامت خداوند از من بپرسد چه کردی؟ من می‌گویم که کسی جز این‌ها را نداشتم." با کمی دقت در نوع بیان خامنه ای می توان دو مضمون را دریافت : یکم اینکه او خود را مسئول و ولی نعمت و خدای همه این خلائق می داند ( که البته شک دارم که دیگران هم، چون او چنین احساسی داشته باشند و خامنه ای را مولا و سرور خود بدانند ) و دوم و مهمتر اینکه او چرا می خواهد پاسخگوی " خداوند " در قبال عملکرد امثال احمدی نژاد و لاریجانی باشد ؟ مگر نه اینکه - حداقل بصورت رسمی هم که شده - اینها منتخب مردم هستند و مسئولیت کارهای نابخردانه شان در بدترین حالت با مردم انتخاب کننده است ؟ اینکه خامنه ای می گوید کسی غیر از اینها را نداشتم یعنی چه ؟ آیا این نوعی اعتراف ناخواسته به این حقیقت نیست که اینها را من آورده ام و من انتخاب کرده ام ؟ آیا این گفته خامنه ای مؤید رسمی وجود تقلب در انتخابات نیست ؟ آیا منظور این نیست که انتخابات فقط برای تبلیغات بوده و نهایتاً مکنونات قلبی خامنه ای از آن بیرون می آید ؟ آیا انتخابات برگزار شده در جمهوری اسلامی فقط و فقط برای حفظ ظاهر و خالی نبودن عریضه نیست ؟

Friday, February 8, 2013

احمدی نژاد، تیری بود که خامنه ای شلیک کرد اما "کمانه" کرد به سمت صورت خودش !

به باور من بهترین تعبیری از اوضاع و احوال کنونی جمهوری اسلامی و روابط احمدی نژاد و خامنه ای می توان ارائه داد همین است . احمدی نژاد کسی بود که با شعبده بازی خامنه ای، به ریاست جمهوری رسید و بنا بود جهت عقب راندن اصلاح طلبان و میانه روهای طرفدار هاشمی رفسنجانی، باصطلاح "یارغار" خامنه ای باشد و در همین راستا، خامنه ای تمام آبروی داشته و نداشته خودش را به پای احمدی نژاد ریخت تا جایی که بعد از کودتای انتخاباتی سال 88 اقدام به قتل و جنایت و آدمکشی کرد و به تنهایی با تمام مردم ایران درافتاد و نهایتاً هم اعلام کرد که احمدی نژاد از هاشمی رفسنجانی ( شما بخوانید، از همه ) به او نزدیکتر است. کار، اما اکنون به جایی رسیده است که احمدی نژاد نه تنها "تره" هم برای خامنه ای و حرفهایش خرد نمی کند بلکه رودرروی خامنه ای و نوکرانش ایستاده و پنجه در صورت او می کشد چون می داند که بزودی "ترتیبش" را خواهند داد و تمام نابسامانی های مملکت را هم به گردنش می اندازند بنابراین او اولاً می گوید: دیگی که قرار نیست برای من بجوشد همان بهتر که سر سگ در آن بجوشد، ثانیاً به مصداق این ضرب المثل که "اگر کسی خواست تو را در چاه بیندازد، پایش رابگیر"! دارد هم تاک را می سوزاند، هم سر تاک نشان را به باد فنا می دهد! بعبارت واضحتر : احمدی نژاد بمثابه تیری است که خامنه ای به سمت دشمنانش شلیک کرد و اتفاقاً نشانه گیری اش هم بد نبود، اما از یک جایی به بعد این "تیر" کمانه کرد و به سمت خود خامنه ای تغییر جهت داد و عنقریب است که به نشانه بخورد! باید منتظر وقایع جالب روزها و هفته های آینده بود

Tuesday, February 5, 2013

این - احتمالاً آخرین - سفر احمدی نژاد بدرقه اش به استقبالش کاملاً جور شد!

پریروز از مجلس بیرونش انداختند، امروز برای اولین بار سفر خارجی اش را ( که اتفاقاً اولین سفر یک رئیس جمهور ایران به مصر بود ) بدون بدرقه نماینده خامنه ای شروع کرد و در مصر هم با پرتاب کفش یک جوان سوری مورد استقبال قرار گرفت . خلاصه اینکه بدرقه و استقبال به هم جور شد

Monday, February 4, 2013

آیا مرتضوی را از ترس افشاگری های بیشتر بازداشت کردند ؟

به فاصله یک روز پس از آنکه احمدی نژاد در مجلس - بقول خودش - دست به افشاگری زد، سعید مرتضوی علی الظاهر بصورت کاملاً تصادفی و در ارتباط با پرونده کهریزک بازداشت شد. این ادعا که بقول ظریفی حتا مرغ پخته را هم ته قابلمه به خنده وامی دارد توسط دادستانی تهران مطرح شده است. به باور نگارنده، این داستان می تواند وجه دیگری هم داشته باشد و آن اینکه احتمالاً حالا که معلوم شده چگونه مرتضوی دیگران را به تله انداخته و از آنان فیلم و نوار تهیه کرده است و این کار قطعاً محدود و منحصر به فاضل لاریجانی نبوده و ممکن است بسیارانی دیگر را نیز به ترس انداخته باشد، دستور از بالا رسیده که بگیرید این مردک ولد ال... حرامزاده نمک به حرام را! در واقع با این حرکت، احمدی نژاد نشان داد که مرتضوی باصطلاح " اینکاره " است و این خیلی ها را بقول مثل معروف " چوب را که برداری گربه دزده هوای کار را می کند " ترسانده است. حال می ماند اینکه مرتضوی - که قبلن هم اینچنین شایعه شده بود - چقدر دست بالا را برای خودش نگه داشته باشد و اسناد و مدارک اینچنینی را از دسترس خارج و در مکانی امن قرار داده باشد تا به محض وقوع چنین پیش آمدی از آن بعنوان سند آزادی خویش استفاده کند و بالاسری ها را وادار به تمکین کند. اگر اینچنین باشد ( که من خیلی هم بعید نمی دانم ) باید منتظر بود که در روزهای آینده چگونه پرده های دیگری از افشاگری نوع سعید مرتضوی یکی پس از دیگری فرو خواهند افتاد . دیدن وقایع روزهای آینده بسیار جالب خواهد بود

آ سید علی! عمامه رو بده بالا

آ سید علی ! مطمئنم که ازجزئیات آنچه در باصطلاح "مجلس شورای اسلامی" گذشت خبر داری . اینان دست پرورده ها و گماشتگان شما هستند که اینچنین بسان سگ و شغال به جان هم افتاده اند! می دانم خون خونت را می خورد، نوش جانت! گوارای وجود ناقابلت! باید آنوقت که چنین بی مایگانی را بر میکشیدی به فکر این روز هم می بودی! حالا که تشت رسوایی خودت و نظامت بیش از همیشه از بالای بام فرو افتاده و نمی توانی آب به جوی رفته را برگردانی حداقل در حق خودت و همه ایرانیان محبتی بکن : عمامه ات را بده بالاتر

Sunday, February 3, 2013

اگر شما جای وزیر برکنار شده بودید، عقلانی ترین کاری که می کردید چه بود ؟ فرار نبود !؟

بالاخره یکی دیگر از وزرای دولت امام زمان نیز امروز برکنار شد . در این میانه بازار پر هیاهو که بقول قدیمی ها سگ صاحبش را نمی شناسد، می خواهم بدانم صرف نظر از دعواهای جناحی موجود و اینکه در این میان حق با کیست، اگر شما جای این فرد بودید در شرائط حاضر و با توجه به اینکه آفتاب دولت احمدی نژاد رو به افول است و او بنا دارد همزمان با خود آفتاب بقیه را هم از وسط آسمان به پایین بکشاند، همچنین با توجه به اینکه همه بهتر از خود جناب وزیر برکنار شده می دانند که ایشان در این میان فقط و فقط نقش گوسفند قربانی را ایفا کردند و بودن و ماندن مرتضوی نه در اختیار ایشان بود و نه در حوزه مسئولیتشان، بهترین و عقلانی ترین کاری که می کردید چه بود؟ آیا فرار را بر قرار ترجیح دادن نبود؟ آیا نباید منتظر خبر قریب الوقوع فرار شیخ الاسلامی به خارج از کشور ( هر جهنم دره ای که راهش بدهند ) بود ؟ پیشنهاد می کنم کسانی که دسترسی به منابع خبری دارند در روزهای آتی گوشه چشمی به ایشان داشته باشند تا مبادا خدای ناکرده بعدن سورپرایز شوند

آقای خامنه ای ! حال که کار بین دو نوچه شما بالا گرفته است، از میان علی و محمود نظر کدامشان به نظر شما نزدیکتر است ؟

جناب سید علی خان خامنه ای، یادتان است چند وقت پیش به نوچه ها و نوکران تان در سه قوه قضائیه و مقننه و مجریه گفتید مانند سگ به جان هم نیفتند و هر کدام در گوشه ای به لفت و لیس خودشان بپردازند و صدایش را هم درنیاورند ؟ یادتان هست ؟ یادتان هست در جریان اختلاس و دزدی سه هزار میلیارد تومانی فرمان " کش ندهید " صادر کردید ؟ دلقک بازی امروز اوس محمود را دیدید ؟ ظاهراً اینها بنا ندارند حرف نه شما و نه حرفتان را به پشیزی گرفته و تمکین کنند ! مانند سگ و شغال به جان هم افتاده اند و پرده از کثافتکاری های یکدیگر که قطعاً بدون اطلاع و هماهنگی شما هم نمی توانسته است انجام گرفته باشد بالا میزنند . نمی دانم الآن دارید به چه فکر می کنید و چه خاکی می خواهید روی سر خودتان و نوکران و غلامان و سگان آستان تان بریزید اما هر کاری که می کنید حداقل برای این سؤال پاسخی پیدا کنید : از میان علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد، نظر کدام یک به نظر شما نزدیکتر است ؟

Saturday, February 2, 2013

جمهوری اسلامی دربدر بدنبال پیدا کردن یک "میمون خر" که هواپیمای جنگی اش را به پرواز درآورد

بعد از تجربه بسیار بسیار موفقیت آمیز ارسال فضاپیمای پیشگام به سرنشینی یک میمون و بازگشت پیروزمندانه ! همان میمون ، اینک و پس از رونمایی از جنگنده قاهر 313 ( راستی 312 تای قبلی این قاهر کجان !؟ ) جمهوری اسلامی بدنبال پیدا کردن یک میمون بسیار خر است تا بتواند هواپیمایش را هم به پرواز درآورد ! باید بنشینیم و منتظر این پرواز شکوهمند باشیم