پس از گذشت چند ماه از اعلام تشکیل شورایی تحت عنوان " هماهنگی راه سبز امید " ما هنوز نمی دانیم که اعضای این شورا چه کسانی هستند و چه اندیشه و منش سیاسی را دنبال می کنند و تا چه حد با جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران همراه و همدل هستند . شورایی که بدنبال " اجرای بدون تنازل قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی " است و تاکنون به جای انجام کار اصلی اش - هماهنگی فعالیت های جنبش سبز - فقط به صدور بیانیه بسنده کرده است و از این حرکت و آن تجمع و اعتراض حمایت کرده است ، کاری که عدم انجامش هم فرقی به حال مردم ایران ندارد !
بعنوان یک ایرانی که از ابتدا خود را سرسپرده جنبش سبز می دانم و جنبش سبز را در گام اول جنبشی فرای ظرفیتهای قانونی و غیر قانونی جمهوری اسلامی می دانم و اعتقاد دارم که اولین گام در پیروزی جنبش سبز تنها و تنها در سقوط دیکتاتوری جمهوری اسلامی معنا پیدا می کند ، هنوز هم نمی دانم که اعضای پنهان شورای مذکور بدنبال احیای کدام بخش از قانون اساسی موجود هستند . واقعاً تا زمانی که اصل ارتجاعی و ضد حقوق بشری لایت فقیه که هیچ مشروعیتی از جانب مردم ندارد و به تنهایی ناقض تمامی اصول دیگر این قانون است ، این قانون اساسی چه معنایی دارد ؟ قانون اساسی ای که در تضاد آشکار با منشور جهانی حقوق بشر است و هیچ حق و حقوقی برای زنان ، غیر مسلمانان ، اقلیت های قومی ، دگر اندیشان ، کودکان و کلاً کسانی که به چیزی غیر از حاکمیت سید علی خامنه ای و سلف او خمینی اعتقاد و باور دارند ، قائل نیست ، اجرای با تنازل یا بدون تنازلش چه دردی از مردم مصیبت زده امروز ایران دوا می کند ؟
براستی اینان کیانند که حتا جرأت رونمایی از خودشان را ندارند ؟
بگذارید راحت تر و بی پرده تر بگویم :
حال که قرار است در میانه این دعوای زرگری دولت و مجلس و رهبری و ... کسی مانند مشایی تبدیل به چهره ای موجه و قابل قبول شود و مقدمات ریاست جمهوری اش مهیا شود و در عداد اصلاح طلبان داخل حکومت بشمار آید ، من تعجب نخواهم کرد اگر فردا کاشف به عمل آید که جناب ایشان از اعضای فعال شورای هماهنگی راه سبز امید هستند ! بخصوص پس از اینکه آقای مجتبی واحدی طی مصاحبه ای اعلام کرد که ایشان بعنوان مشاور و نماینده رسمی آقای کروبی در این شورا عضویت ندارد و از کم و کیف و ماهیت اعضای آن شورا هم خبر ندارد ، جداً جای این پرسش است که چه کسانی سکاندار اصلی این شورا هستند . به باور من هر چه زودتر بایستی این شورا تصمیم خودش را بگیرد و در گام اول شفاف سازی کند و پرده از چهره اعضایش بردارد و در گام دوم تلاش کند تا تبدیل به یک بازیگر "فعال ما یشاء" شده و دست از صدور بیانیه و اعلام حمایت بردارد . بقول معروف : شتر سواری دولا دولا نمی شود . نمی توان هم با رژیم مبارزه کرد و هم سیاست " به نعل و به میخ " را دنبال کرد . تا آن زمان برای من فرقی نمی کند که چه کسی در این شورا عضویت دارد و چه میکند و چگونه می اندیشد حتا اگر بخواهد کسی با مشخصات مشایی باشد
بعنوان یک ایرانی که از ابتدا خود را سرسپرده جنبش سبز می دانم و جنبش سبز را در گام اول جنبشی فرای ظرفیتهای قانونی و غیر قانونی جمهوری اسلامی می دانم و اعتقاد دارم که اولین گام در پیروزی جنبش سبز تنها و تنها در سقوط دیکتاتوری جمهوری اسلامی معنا پیدا می کند ، هنوز هم نمی دانم که اعضای پنهان شورای مذکور بدنبال احیای کدام بخش از قانون اساسی موجود هستند . واقعاً تا زمانی که اصل ارتجاعی و ضد حقوق بشری لایت فقیه که هیچ مشروعیتی از جانب مردم ندارد و به تنهایی ناقض تمامی اصول دیگر این قانون است ، این قانون اساسی چه معنایی دارد ؟ قانون اساسی ای که در تضاد آشکار با منشور جهانی حقوق بشر است و هیچ حق و حقوقی برای زنان ، غیر مسلمانان ، اقلیت های قومی ، دگر اندیشان ، کودکان و کلاً کسانی که به چیزی غیر از حاکمیت سید علی خامنه ای و سلف او خمینی اعتقاد و باور دارند ، قائل نیست ، اجرای با تنازل یا بدون تنازلش چه دردی از مردم مصیبت زده امروز ایران دوا می کند ؟
براستی اینان کیانند که حتا جرأت رونمایی از خودشان را ندارند ؟
بگذارید راحت تر و بی پرده تر بگویم :
حال که قرار است در میانه این دعوای زرگری دولت و مجلس و رهبری و ... کسی مانند مشایی تبدیل به چهره ای موجه و قابل قبول شود و مقدمات ریاست جمهوری اش مهیا شود و در عداد اصلاح طلبان داخل حکومت بشمار آید ، من تعجب نخواهم کرد اگر فردا کاشف به عمل آید که جناب ایشان از اعضای فعال شورای هماهنگی راه سبز امید هستند ! بخصوص پس از اینکه آقای مجتبی واحدی طی مصاحبه ای اعلام کرد که ایشان بعنوان مشاور و نماینده رسمی آقای کروبی در این شورا عضویت ندارد و از کم و کیف و ماهیت اعضای آن شورا هم خبر ندارد ، جداً جای این پرسش است که چه کسانی سکاندار اصلی این شورا هستند . به باور من هر چه زودتر بایستی این شورا تصمیم خودش را بگیرد و در گام اول شفاف سازی کند و پرده از چهره اعضایش بردارد و در گام دوم تلاش کند تا تبدیل به یک بازیگر "فعال ما یشاء" شده و دست از صدور بیانیه و اعلام حمایت بردارد . بقول معروف : شتر سواری دولا دولا نمی شود . نمی توان هم با رژیم مبارزه کرد و هم سیاست " به نعل و به میخ " را دنبال کرد . تا آن زمان برای من فرقی نمی کند که چه کسی در این شورا عضویت دارد و چه میکند و چگونه می اندیشد حتا اگر بخواهد کسی با مشخصات مشایی باشد
No comments:
Post a Comment