چنانکه از عنوان این نوشتار هم پیداست، نگارنده این سطور همواره به جدایی پدیده نامأنوسی تحت عنوان جمهوری اسلامی ( با همه تضادها و تخالفاتی که در بطن خود دارد و البته موضوع بحث این نوشتار نیست ) و حقیقت انکارناپذیری به نام "ایران" باور داشته و دارد . همیشه حساب جمهوری اسلامی را از ایران جدا کرده و تلاش کرده ام تا همواره به خود و به دیگران یادآور شوم که وظیفه ما بعنوان مخالفین جمهوری اسلامی این است تا به همه جهانیان نیز این واقعیت را نشان دهیم . بدیهی است عملکرد جمهوری اسلامی ( یا به تعبیری همان نظام ولایت فقیه ) در طول سی و سه سال گذشته همه گاه بر خلاف منافع ملی ایران و ایرانیان بوده و دائماً تلاش کرده است تا ضمن تخریب چهره این کشور، فقط بر نمایش استحکام و قدرتنمایی خود تأکید کند. ادامه جنگ بیحاصل با عراق پس از فتح خرمشهر، اعدامهای چند هزار نفره در طول چند روز در سال 67، گسترش روزافزون فساد سیاسی و اقتصادی، کمک به هسته های تروریستی در سراسر دنیا، انجام اعمال تروریستی و آدمکشی از میان مخالفین، هیاهوی بسیار برای هیچ در زمینه برنامه هسته ای و موشکی، تهدید دنیا به روشهای گوناگون، کوچکتر کردن هر روزه دایره موافقین و طرفداران خود و افزایش تعداد نااهلان و نامحرمان، رواج دروغگویی و بی فرهنگی و خرافه پرستی از رسانه های ملی، ترویج خشونت عریان در سطح جامعه، اختلاس، دشمن تراشی، بستن و فیلتر کردن اینترنت به روی ایرانیان و ... تنها بخشی از کارهایی است که اگر نیک بنگریم هیچکدام در راستای منافع کشور ایران و ایرانیان نبوده و نیست. بقول ظریفی که می گفت: بلایی که که این نامردمان بر سر پول ملی ایران آوردند حتا در زمان حمله چنگیز خان مغول نیز بیسابقه است! اینک نیز که در آستانه برگزاری انتخابات نمایشی مجلس شورای اسلامی ( و نه ملی، چون واقعاً این مجلس ارتباطی با ملت ندارد ) است و با توجه به سابقه تلخی که مردم از انتخابات سال 88 دارند و زمزمه های تحریم روزبروز بیشتر به گوش می رسد، طبیعتاً از آن هراس دارد که نتواند آنگونه که تاکنون رسم بود به نمایش قدرت بپردازد و جبروت پوشالی اش بیش از هر زمان دیگر به لرزه درآید، دارد سازی تازه کوک می کند : درگیر کردن کشور در یک جنگ ناخواسته که هیچ منفعتی برای میهن ندارد و تنها می تواند این بهانه را برای جمهوری اسلامی و مسئولین مالیخولیایی آن فراهم آورد تا بتوانند در فضای غبار آلود جنگ، انتخابات را به بهترین روش ماست مالی کرده و حتا تعطیل کنند. شاخ و شانه کشیدن های بیخود و غیر کارشناسانه برای آمریکا و جهان خارج و تهدید به بستن تنگه هرمز ( کاری که حداکثر بیش از 24 ساعت دوام نخواهد یافت ) که قطعاً با واکنش فوری و شدید جهان مواجه خواهد شد و منجر به نابودی کامل نیروهای نظامی کشور شده و جان و مال و هستی ایرانیان را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد، تنها اثری که دارد این است: ایران بیش از پیش منزوی و نابود خواهد شد! براستی جمهوری اسلامی که قصد دارد دست از سر ایران بردارد و به زباله دان تاریخ بخزد؟ آیا باید نشست و منتظر ماند یا دنیا را متوجه این واقعیت کرد که حساب جمهوری اسلامی از حساب ایران و ایرانی جداست؟
No comments:
Post a Comment