در ابتدا بعنوان مقدمه بحث لازم است بگویم که مخاطب من در این نوشتار آن دسته از عزیزانی است که دلشان برای فردای ایران و آزادی و دموکراسی می تپد و چیزی مگر در خط صلاح و اصلاح نمیگویند . مبارزین راه آزادی ایران که تمام هم و غم خود را مصروف تلاش برای برقراری یک حکومت مردمی و دموکرات با تکیه بر حقوق اولیه انسانی و مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر می کنند . ضمناً بر این هم واقفم که این بحث بدلیل حساسیتی که دارد ممکن است موافقین و مخالفین زیادی را به خود جلب کند اما امیدوارم همگان بتوانند در یک فضای متمدنانه و مؤدبانه با هم به بحث و تبادل نظر بپردازند . با این مقدمه کوتاه می پردازم به اصل موضوع :
مصاحبه های اخیر آقای رضا پهلوی با برنامه های مختلف صدای آمریکا بحث های فراوانی بدنبال داشته است . اگر چه نفس انجام این بحث ها برای آینده و تمرین دموکراسی خوب است اما متأسفانه شاهد هستیم که بسیاری از دوستان بر او می تازند و به جرم گناه ناکرده ( گیرم که پدر ایشان انسان بسیار بدی هم باشد ) او را به تیغ ناسزا و توهین می نوازند . در اینجا قصد ندارم از ایشان دفاع کنم چرا که نماینگی یا وکالت ایشان را بعهده ندارم اما توصیه ای به همه عزیزان دارم :
مگر ما به ایران آزاد معتقد نیستیم ؟
مگر ما به تشکیل یک مجلس مؤسسان و بازنگری و اصلاح قانون اساسی پایبند نیستیم ؟
مگر ما به برگزاری یک رفراندوم جهت تعیین نوع حکومت باور نداریم ؟
مگر ما برای یک انتخابات صد در صد آزاد و منصفانه که هر کسی بتواند در آن خود را به عرصه بگذارد مبارزه نمی کنیم ؟
اگر پاسخ به همه این پرسش ها مثبت است پس ما را چه می شود که اینچنین بر شخصی چون رضا پهلوی می تازیم ؟
باور کنید قصد دفاع از او را ندارم اما وقتی می بینم که بسیار از عزیزان - حتا با نیت خیر - بر او می تازند و عنوان او و سخنان برخی از طرفداران نا آگاهش را به سخره گرفته و قصد انتقام گیری دارند ، افسوس می خورم .
واقعاً مگر رضا پهلوی چه گفته است ؟ آیا کلامی غیر از سکولاریسم ( به معنای جدایی نهاد دین از نهاد دولت ) از او شنیده اید ؟
آیا به برگزاری انتخابات آزاد معتقد نیست ؟
آیا می خواهد خودش را - با هر عنوانی - به مردم ایران تحمیل کند ؟
آیا خودش را یک ایرانی چون من و شما نمی داند ؟
آیا اجازه ندارد فردا خودش را به رأی مردم بگذارد و پاسخ " نه " از مردم بگیرد ؟
دوستان !
به یاد می آورم در سال 57 فضایی مشابه این وضعیت بر ایران و جو سیاسی آن غالب شده بود . همه فقط از جمهوری اسلامی میگفتند و هر کسی را که حرف دیگر می زد تخطئه می کردند و به شلاق اهانت و استهزاء می نواختند . آخرش چه شد !؟ جمهوری منحوس اسلامی که امروز همه ما تلاش می کنیم از شر آن راحت شویم .
چگونه است که ما حاضریم عباراتی نظیر " اجرای بدون تنازل قانون اساسی موجود " یا تعابیری چون " بازگشت به دوران طلایی حضرت امام خمینی " را از کسان دیگر بشنویم و دم برنیاوریم وبه غمض عین رد کنیم و بگوییم که " نه ! حتمن منظورشان این نیست و و و " ( که البته موضوع بحث من نیست اگر چه این رویکرد عقلانی را در راستای یک مبارزه سیاسی متمدنانه ستایش می کنم ) ولی حاضر نیستیم کسی را که کلامی جز براندازی حکومت و برقراری یک حکومت دموکرات سکولار ( بمعنای جدایی نهاد دین از نهاد دولت ) و برگزاری یک رفراندوم و انتخابات آزاد نمیگوید در کنار خودمان بپذیریم ؟
آیا تا حال با خود اندیشیده اید که رضا پهلوی جنایتی مرتکب شده است ؟ رسوایی سیاسی یا اخلاقی یا حتا مالی داشته است ؟ آیا کمر به قتل کسی بسته است ؟ آیا دروغ می گوید ؟ آیا می خواهد خود را به زور اسلحه و ... به مردم ایران تحمیل کند ؟
آیا راحت تر ، متمدنانه تر و بهتر نیست که به جای این همه حمله و هتاکی و استهزاء و ... اجازه دهیم که امثال رضا پهلوی بیش از پیش جذب این جنبش آزادیخواهی شده و در فردای ایران آزاد این عرصه را پیدا کنند که خود را به قضاوت رأی مردم گذاشته و از مردم - مثلاً - پاسخ " نه " دریافت کنند ؟
پس عنوان نوشتار را دوباره تکرار می کنم :
هم میهن آزاده ام ! اگر به دموکراسی و انتخابات آزاد و رفراندوم باور دارید به رضا پهلوی نتازید .
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران
مصاحبه های اخیر آقای رضا پهلوی با برنامه های مختلف صدای آمریکا بحث های فراوانی بدنبال داشته است . اگر چه نفس انجام این بحث ها برای آینده و تمرین دموکراسی خوب است اما متأسفانه شاهد هستیم که بسیاری از دوستان بر او می تازند و به جرم گناه ناکرده ( گیرم که پدر ایشان انسان بسیار بدی هم باشد ) او را به تیغ ناسزا و توهین می نوازند . در اینجا قصد ندارم از ایشان دفاع کنم چرا که نماینگی یا وکالت ایشان را بعهده ندارم اما توصیه ای به همه عزیزان دارم :
مگر ما به ایران آزاد معتقد نیستیم ؟
مگر ما به تشکیل یک مجلس مؤسسان و بازنگری و اصلاح قانون اساسی پایبند نیستیم ؟
مگر ما به برگزاری یک رفراندوم جهت تعیین نوع حکومت باور نداریم ؟
مگر ما برای یک انتخابات صد در صد آزاد و منصفانه که هر کسی بتواند در آن خود را به عرصه بگذارد مبارزه نمی کنیم ؟
اگر پاسخ به همه این پرسش ها مثبت است پس ما را چه می شود که اینچنین بر شخصی چون رضا پهلوی می تازیم ؟
باور کنید قصد دفاع از او را ندارم اما وقتی می بینم که بسیار از عزیزان - حتا با نیت خیر - بر او می تازند و عنوان او و سخنان برخی از طرفداران نا آگاهش را به سخره گرفته و قصد انتقام گیری دارند ، افسوس می خورم .
واقعاً مگر رضا پهلوی چه گفته است ؟ آیا کلامی غیر از سکولاریسم ( به معنای جدایی نهاد دین از نهاد دولت ) از او شنیده اید ؟
آیا به برگزاری انتخابات آزاد معتقد نیست ؟
آیا می خواهد خودش را - با هر عنوانی - به مردم ایران تحمیل کند ؟
آیا خودش را یک ایرانی چون من و شما نمی داند ؟
آیا اجازه ندارد فردا خودش را به رأی مردم بگذارد و پاسخ " نه " از مردم بگیرد ؟
دوستان !
به یاد می آورم در سال 57 فضایی مشابه این وضعیت بر ایران و جو سیاسی آن غالب شده بود . همه فقط از جمهوری اسلامی میگفتند و هر کسی را که حرف دیگر می زد تخطئه می کردند و به شلاق اهانت و استهزاء می نواختند . آخرش چه شد !؟ جمهوری منحوس اسلامی که امروز همه ما تلاش می کنیم از شر آن راحت شویم .
چگونه است که ما حاضریم عباراتی نظیر " اجرای بدون تنازل قانون اساسی موجود " یا تعابیری چون " بازگشت به دوران طلایی حضرت امام خمینی " را از کسان دیگر بشنویم و دم برنیاوریم وبه غمض عین رد کنیم و بگوییم که " نه ! حتمن منظورشان این نیست و و و " ( که البته موضوع بحث من نیست اگر چه این رویکرد عقلانی را در راستای یک مبارزه سیاسی متمدنانه ستایش می کنم ) ولی حاضر نیستیم کسی را که کلامی جز براندازی حکومت و برقراری یک حکومت دموکرات سکولار ( بمعنای جدایی نهاد دین از نهاد دولت ) و برگزاری یک رفراندوم و انتخابات آزاد نمیگوید در کنار خودمان بپذیریم ؟
آیا تا حال با خود اندیشیده اید که رضا پهلوی جنایتی مرتکب شده است ؟ رسوایی سیاسی یا اخلاقی یا حتا مالی داشته است ؟ آیا کمر به قتل کسی بسته است ؟ آیا دروغ می گوید ؟ آیا می خواهد خود را به زور اسلحه و ... به مردم ایران تحمیل کند ؟
آیا راحت تر ، متمدنانه تر و بهتر نیست که به جای این همه حمله و هتاکی و استهزاء و ... اجازه دهیم که امثال رضا پهلوی بیش از پیش جذب این جنبش آزادیخواهی شده و در فردای ایران آزاد این عرصه را پیدا کنند که خود را به قضاوت رأی مردم گذاشته و از مردم - مثلاً - پاسخ " نه " دریافت کنند ؟
پس عنوان نوشتار را دوباره تکرار می کنم :
هم میهن آزاده ام ! اگر به دموکراسی و انتخابات آزاد و رفراندوم باور دارید به رضا پهلوی نتازید .
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران
چرا بعضی از ما نمیخواهیم بپذیریم که مردم ایران مارگزیده هستند و کاملا طبیعیه که از ریسمان سیاه و سفید بترسند.چرا آقای رضا پهلوی مدام تکرار میکند که میخواهیم به دوران طلایی ایران آزاد بازگردیم( درست مثل گفته موسوی و دوران طلایی امامش). این پاشیدن خاک به چشم مردم نیست؟ ایران قبل از انقلاب آزاد بود؟آیا در عصر مدرن کنونی با اینهمه پیشرفت علم و عقل، نشاندن یک نفر به عنوان ولی فقیه یا شاه روی سر مردم دیوانگی نیست؟آیا میدانید که جوانان کشورهایی مثل سوئد در صدد براندازی دم و دستگاه سلطنت هستند اما اسیر رای منفی پیران موافق پادشاهی هستند که متاسفانه در اکثریت اند؟
ReplyDeleteلطفا کمی فکر کنید، مطمئن باشید ضرر نمیکنید.