با ادامه تحولات دموکراتیک و سرنگونی رژیم های دیکتاتوری در منطقه ، تنها دو رژیم هستند که از نتایج این تحولات در هراسند : رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه و اسرائیل !
برای این هراس نیز ، هر کدام از این نظام ها نیز دلائل خاص خود را دارند :
دولت اسرائیل که مدت هاست خود را بعنوان تنها دموکراسی در منطقه خاور میانه معرفی می کند همه گاه از ناحیه وجود نظامهای دیکتاتوری در منطقه سود برده است ، از یک طرف بدلیل اینکه این نظامهای دیکتاتوری ، با بستن گلوی مردم و خفه کردن هر صدای مخالفی ، همواره با معرفی کردن اسرائیل بعنوان دشمن اصلی ملت خود ! دست به اقدامات تروریستی پشت پرده زده و با ناامن جلوه دادن منطقه امکان توجیه عملیات نظامی و قتل عام مردم بدبخت فلسطین را برای اسرائیل مهیا کرده اند و از طرف دیگر این رژیم ها همواره در خفا با اسرائیل نرد عشق باخته اند و در قبال دادن تضمینات امنیتی در مرزهای خود ، دولت اسرائیل را در ادامه جنایاتش به حال خود رها کرده و به او این اجازه را داده اند تا با تأکید بر همان داستان قدیمی تنها حکومت دموکراتیک در منطقه برای خود اعتبار و آبروی جهانی کسب کرده و از حمایت کشورهای غربی برخوردار شود . به این دلائل و - احتمالاً - دلائل عدیده دیگر است که با افزایش موج نارضایتی عمومی در منطقه ، اسرائیل دیگر احساس امنیت نمی کند چرا که در هراس است که در بستر یک نظام دموکراتیک در کشورهایی نظیر مصر و سوریه ، مردم بتوانند با دلائل منطقی ، روند فعلی تحولات در فلسطین را به چالش کشیده و با فشار بر مجامع جهانی ، اسرائیل را وادار به پذیرش تعهدات بین المللی خویش کرده و او را به پشت مرزهای سال 67 برگردانده و غائله را تمام کنند .
و اما نظام ولایت فقیه در ایران !
این نظام نیز که خود در صدر رژیم های دیکتاتوری در جهان است ، از آن در هراس است که تحولات موجود در کشورهای منطقه بتواند مردم ایران را دوباره به صحنه آورده و موجودیتش را در معرض خطر قرار دهند . تأثیر متقابلی که اعتراضات مردمی در کشورهای مختلف بر روی هم می گذارند هیچگاه از نظر حاکمان نظام ولایت فقیه ( یا همان باصطلاح جمهوری اسلامی ) پنهان نبوده و نخواهد بود و دقیقاً به همین دلیل است که این روزها - و به رغم کشتار مردم در شهرهای مختلف سوریه - هیچ خبری از این جنایات در رسانه های وابسته به رژیم منعکس نمی شود ، تو گویی انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است . رژیم خوب می داند که پایان عمر اینگونه نظامها در جهان و در منطقه نزدیک است و دیر نیست روزی که در پی دیکتاتورانی چون بن علی و مبارک و علی عبدالله صالح و قذافی و بشار اسد و ... ، خامنه ای و نظام ولایت فقیه نیز به زباله دانی تاریخ انداخته شود .
اینجاست که می بینیم چگونه منافع دو رژیم جمهوری اسلامی و اسرائیل ، به رغم همه دشمنی های ظاهری ، بر هم منطبق شده و تحولات سوریه را بر نمی تابند .
آینده ، بزودی بر همگان روشن خواهد کرد که عمر رژیم های واپس گرا و ایدئولوژیک چه از نوع اسرائیلی آن و چه از نوع ولایت فقیهی اش به اتمام رسیده است و دیر یا زود ، آرامش به منطقه باز خواهد گشت . در این میان تکلیف گروههای تروریستی وابسته چون حزب الله لبنان و حماس که نان خود را همواره به خون مردم بیگناه منطقه آغشته کرده و بر طبل خشونت کوبیده اند و هرگز در راه صلح قدم برنداشته اند ، روشن خواهد شد .
زنده باد آزادی
پانیده باد ایران آزاد
برای این هراس نیز ، هر کدام از این نظام ها نیز دلائل خاص خود را دارند :
دولت اسرائیل که مدت هاست خود را بعنوان تنها دموکراسی در منطقه خاور میانه معرفی می کند همه گاه از ناحیه وجود نظامهای دیکتاتوری در منطقه سود برده است ، از یک طرف بدلیل اینکه این نظامهای دیکتاتوری ، با بستن گلوی مردم و خفه کردن هر صدای مخالفی ، همواره با معرفی کردن اسرائیل بعنوان دشمن اصلی ملت خود ! دست به اقدامات تروریستی پشت پرده زده و با ناامن جلوه دادن منطقه امکان توجیه عملیات نظامی و قتل عام مردم بدبخت فلسطین را برای اسرائیل مهیا کرده اند و از طرف دیگر این رژیم ها همواره در خفا با اسرائیل نرد عشق باخته اند و در قبال دادن تضمینات امنیتی در مرزهای خود ، دولت اسرائیل را در ادامه جنایاتش به حال خود رها کرده و به او این اجازه را داده اند تا با تأکید بر همان داستان قدیمی تنها حکومت دموکراتیک در منطقه برای خود اعتبار و آبروی جهانی کسب کرده و از حمایت کشورهای غربی برخوردار شود . به این دلائل و - احتمالاً - دلائل عدیده دیگر است که با افزایش موج نارضایتی عمومی در منطقه ، اسرائیل دیگر احساس امنیت نمی کند چرا که در هراس است که در بستر یک نظام دموکراتیک در کشورهایی نظیر مصر و سوریه ، مردم بتوانند با دلائل منطقی ، روند فعلی تحولات در فلسطین را به چالش کشیده و با فشار بر مجامع جهانی ، اسرائیل را وادار به پذیرش تعهدات بین المللی خویش کرده و او را به پشت مرزهای سال 67 برگردانده و غائله را تمام کنند .
و اما نظام ولایت فقیه در ایران !
این نظام نیز که خود در صدر رژیم های دیکتاتوری در جهان است ، از آن در هراس است که تحولات موجود در کشورهای منطقه بتواند مردم ایران را دوباره به صحنه آورده و موجودیتش را در معرض خطر قرار دهند . تأثیر متقابلی که اعتراضات مردمی در کشورهای مختلف بر روی هم می گذارند هیچگاه از نظر حاکمان نظام ولایت فقیه ( یا همان باصطلاح جمهوری اسلامی ) پنهان نبوده و نخواهد بود و دقیقاً به همین دلیل است که این روزها - و به رغم کشتار مردم در شهرهای مختلف سوریه - هیچ خبری از این جنایات در رسانه های وابسته به رژیم منعکس نمی شود ، تو گویی انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است . رژیم خوب می داند که پایان عمر اینگونه نظامها در جهان و در منطقه نزدیک است و دیر نیست روزی که در پی دیکتاتورانی چون بن علی و مبارک و علی عبدالله صالح و قذافی و بشار اسد و ... ، خامنه ای و نظام ولایت فقیه نیز به زباله دانی تاریخ انداخته شود .
اینجاست که می بینیم چگونه منافع دو رژیم جمهوری اسلامی و اسرائیل ، به رغم همه دشمنی های ظاهری ، بر هم منطبق شده و تحولات سوریه را بر نمی تابند .
آینده ، بزودی بر همگان روشن خواهد کرد که عمر رژیم های واپس گرا و ایدئولوژیک چه از نوع اسرائیلی آن و چه از نوع ولایت فقیهی اش به اتمام رسیده است و دیر یا زود ، آرامش به منطقه باز خواهد گشت . در این میان تکلیف گروههای تروریستی وابسته چون حزب الله لبنان و حماس که نان خود را همواره به خون مردم بیگناه منطقه آغشته کرده و بر طبل خشونت کوبیده اند و هرگز در راه صلح قدم برنداشته اند ، روشن خواهد شد .
زنده باد آزادی
پانیده باد ایران آزاد
No comments:
Post a Comment