بی مقدمه عرض کنم : شما را نمی دانم اما من شخصاً از دیدن این همه پایمردی و استقامت مردم و بویژه جوانان سوریه که به رغم ارتکاب آن همه جنایت توسط دولت و نیروهای امنیتی آن کشور، هر روز و هروز در گوشه و کنار کشور و با استفاده از کوچکترین فرصتهای ممکن نمایش داده می شود ، کیف می کنم !
ضرب المثل ( بیت ) معروفی که این روزها دائماً در ذهنم می چرخد این است : نابرده رنج گنج میسر نمی شود ، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد .
با یاد بیاوریم که آزادی نه تنها بی بها نیست بلکه کالای بسیار بسیار ارزشمندی است که در طول تاریخ ، مفت و ارزان به چنگ هیچ کس نیامده است . جنبش سبز آزادیخواهی ایرانیان که ریشه در - دست کم - سه دهه ظلم و ستم و تبعیض و فساد ناشی از اعمال کثیف ترین نوع استبداد مذهبی دارد . این جنبش براحتی و ظرف چند روز و چند هفته بوجود نیامده است که به سادگی از بین برود . این جنبش والاتر از آن است که بازیچه دست سیاستگران و سیاستمدارنی شود که همه گاه در بزنگاه تاریخ به مردم پشت کرده اند و معذورات باطل خود را بهانه سکوت و مصالحه نموده اند . جنبش سبزی که من می شناسم نه تنها به ولایت فقیه اعتقاد ندارد بلکه از تمامی اشکال ولایت بیزار است . در قاموس جنبش سبز هیچ فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان ، زن و مرد ، بزرگ و کوچک ، شهری و روستایی ، و ... وجود ندارد . بعبارتی دیگر جنبش سبز آزادیخواهی بدنبال حقی است که سالهاست از این مردم دریغ شده و به بهانه های واهی نادیده گرفته شده است . در نگاه جنبش سبز میان آن که در خیابان با اسلحه و باتوم به جان مردم می افتد و آن که به ناموس مردم تعدی می کند هیچ فرقی نیست : هر دو جنایتکارند ! میزان و معیار همراهی با این جنبش ، نه گفتن حرفهای زیبا بلکه انجام عمل مؤثر است . جنبش سبز ضد جمهوری اسلامی ( بمعنای مظهر تمامیت خواهی و دیکتاتوری ) است .
جان هایی که تاکنون در راه مبارزه برای آزادی میهن اهدا شده است ، شاهد و ناظر ادامه راه هستند . اگر قرار باشد همه ما با توجیهاتی عبث خود را از این راه کنار بکشیم مطمئناً فردا پاسخگوی فرزندان مان نخواهیم بود . نمی توان در آن واحد هم دغدغه آزادی داشت و هم نگران حقوق سر ماه بود . نمی توان ادعای آزادیخواهی داشت در حالی که نمی خواهیم مسافرت شمال و تفریح مان ذره ای جابجا شود . نمی شود با تعیین وقت قبلی به مبارزه با دیکتاتور پرداخت و منتظر صدور بیانیه از جانب کسانی بود که حتا نمی شناسیمشان ! اینکه که دو مظهر رهبری جنبش - آقایان موسوی و کروبی - در حبس و حصر خانگی اند و دستشان از دنیای بیرون کوتاه است وظیفه تک تک ماست که از کوچکترین فرصت های ممکنه استفاده کرده و برای فردای میهن مان تلاش کنیم .
من هنوز هم نمی دانم چرا مردم ما حاضر نیستند از فرصت بسیار بسیار طلایی مراسم نمایشی نماز جمعه استفاده کرده و با تکرار تجربه نماز جمعه معروف سال 88 ، بدون توجه به اینکه امام جمعه کیست و چه می گوید میدان را از چنگ دشمن خارج کرده و به عرصه مبارزه با دیکتاتور تبدیل کنند . باور کنید این کار هم شدنی است و هم هزینه ای در پی ندارد و تمامی هزینه های آن توسط رژیم دیکتاتوری پرداخت خواهد شد . کمترین نتیجه آن این است که رژیم را وادار به تعطیلی این نمایش هفتگی خواهد کرد . با نگاهی عبرت آموز به مردمان تونس و مصر و سوریه بهتر می توان به اثرات شگرف این حرکت پی برد .
در پایان از همه دوستانی که این متن را می خوانند خواهش می کنم مرا از نصایح و توصیه های دوستانه شان محروم نفرمایند .
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران و ایرانی
ضرب المثل ( بیت ) معروفی که این روزها دائماً در ذهنم می چرخد این است : نابرده رنج گنج میسر نمی شود ، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد .
با یاد بیاوریم که آزادی نه تنها بی بها نیست بلکه کالای بسیار بسیار ارزشمندی است که در طول تاریخ ، مفت و ارزان به چنگ هیچ کس نیامده است . جنبش سبز آزادیخواهی ایرانیان که ریشه در - دست کم - سه دهه ظلم و ستم و تبعیض و فساد ناشی از اعمال کثیف ترین نوع استبداد مذهبی دارد . این جنبش براحتی و ظرف چند روز و چند هفته بوجود نیامده است که به سادگی از بین برود . این جنبش والاتر از آن است که بازیچه دست سیاستگران و سیاستمدارنی شود که همه گاه در بزنگاه تاریخ به مردم پشت کرده اند و معذورات باطل خود را بهانه سکوت و مصالحه نموده اند . جنبش سبزی که من می شناسم نه تنها به ولایت فقیه اعتقاد ندارد بلکه از تمامی اشکال ولایت بیزار است . در قاموس جنبش سبز هیچ فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان ، زن و مرد ، بزرگ و کوچک ، شهری و روستایی ، و ... وجود ندارد . بعبارتی دیگر جنبش سبز آزادیخواهی بدنبال حقی است که سالهاست از این مردم دریغ شده و به بهانه های واهی نادیده گرفته شده است . در نگاه جنبش سبز میان آن که در خیابان با اسلحه و باتوم به جان مردم می افتد و آن که به ناموس مردم تعدی می کند هیچ فرقی نیست : هر دو جنایتکارند ! میزان و معیار همراهی با این جنبش ، نه گفتن حرفهای زیبا بلکه انجام عمل مؤثر است . جنبش سبز ضد جمهوری اسلامی ( بمعنای مظهر تمامیت خواهی و دیکتاتوری ) است .
جان هایی که تاکنون در راه مبارزه برای آزادی میهن اهدا شده است ، شاهد و ناظر ادامه راه هستند . اگر قرار باشد همه ما با توجیهاتی عبث خود را از این راه کنار بکشیم مطمئناً فردا پاسخگوی فرزندان مان نخواهیم بود . نمی توان در آن واحد هم دغدغه آزادی داشت و هم نگران حقوق سر ماه بود . نمی توان ادعای آزادیخواهی داشت در حالی که نمی خواهیم مسافرت شمال و تفریح مان ذره ای جابجا شود . نمی شود با تعیین وقت قبلی به مبارزه با دیکتاتور پرداخت و منتظر صدور بیانیه از جانب کسانی بود که حتا نمی شناسیمشان ! اینکه که دو مظهر رهبری جنبش - آقایان موسوی و کروبی - در حبس و حصر خانگی اند و دستشان از دنیای بیرون کوتاه است وظیفه تک تک ماست که از کوچکترین فرصت های ممکنه استفاده کرده و برای فردای میهن مان تلاش کنیم .
من هنوز هم نمی دانم چرا مردم ما حاضر نیستند از فرصت بسیار بسیار طلایی مراسم نمایشی نماز جمعه استفاده کرده و با تکرار تجربه نماز جمعه معروف سال 88 ، بدون توجه به اینکه امام جمعه کیست و چه می گوید میدان را از چنگ دشمن خارج کرده و به عرصه مبارزه با دیکتاتور تبدیل کنند . باور کنید این کار هم شدنی است و هم هزینه ای در پی ندارد و تمامی هزینه های آن توسط رژیم دیکتاتوری پرداخت خواهد شد . کمترین نتیجه آن این است که رژیم را وادار به تعطیلی این نمایش هفتگی خواهد کرد . با نگاهی عبرت آموز به مردمان تونس و مصر و سوریه بهتر می توان به اثرات شگرف این حرکت پی برد .
در پایان از همه دوستانی که این متن را می خوانند خواهش می کنم مرا از نصایح و توصیه های دوستانه شان محروم نفرمایند .
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران و ایرانی
No comments:
Post a Comment