پرسش اساسی پیش رو این است : آیا این انجمنهای اسلامی دانشگاه همان انجمنهای اسلامی هستند که تا حدودی پیش از انقلاب و عمدتاً پس از انقلاب فرهنگی در دانشگاهها تأسیس شدند ؟ برای دست یافتن به پاسخ دقیقتر می خواهم از خاطره دوستان عزیزی که چون من در دهه شصت دانشجوی دانشگاه بودند یاری بخواهم . یادتان هست آن موقع چه کسانی جذب انجمن اسلامی میشدند ؟ یادتان هست انجمنهای اسلامی آنموقع چه محیط خفقان و اختتناقی در دانشگاهها ایجاد کرده بودند و با راه اندازی کمیته های انضباطی چه فشاری بر دانشجویان بینوا وارد می کردند ؟ البته همه می دانیم که زمانه بسیار عوض شده است و انجمنهای اسلامی تا حدود زیادی تغییر روش داده اند و کسانی که در آن فعالیت دارند در صف مقدم مبارزه با استبداد دینی و دخالت بیجای سیستم های امنیتی دولت و حاکمیت در دانشگاه قرار دارند . نگاهی به لیست دانشجویان زندانی وابسته با این انجمن ، خود مؤید همین واقعیت است . حال که بنظر می رسد انجمنهای موجود در دانشگاه ، دیگر فصل مشترک آنچنانی با سلف خود ندارند چه اصراری بر بقای واژه "اسلامی" که بجای جذابیت ، بیشتر دافعه دارد وجود دارد ؟ اگر به آزادی بیان و اعتقاد عقیده داریم - که داریم - چرا عبارت اسلامی را که هیچ کمکی به هدف نمی کند ، حذف نکنیم ؟ این مجموعه براحتی می تواند بعنوان چتری بر سر فعالیت های آزادیخواهانه و غیر وابسته دانشجویان در دانشگاههای سراسر کشور ، عمل کند و با نقد عملکرد سلف پیشین خود ، گامی بلند در راستای اعتقاد زدایی ( منظور اعتقاد مذهبی ، آنهم صرفاً بعنوان یک امر شخصی و نه سیاسی و اجتماعی است ) از این تشکیلات بردارد . لازم به یادآوری است که روز 16 آذر بعنوان یک روز صددرصد ملی در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه و ضد استبدادی دانشگاهیان ایران ثبت شده و برای همیشه در حافظه تاریخی ایرانیان خواهد ماند و بهترین زمان برای اعلام چنین تصمیم مهم و سرنوشت سازی خواهد بود . به امید آزادی همه زندانیان سیاسی در فردای ایران آزاد ، سکولار و دموکرات
No comments:
Post a Comment