عاشورا آمد و رفت . اتفاق مهمی هم نیفتاد . اصولاً انتظار هیچ اتفاقی هم نداشتیم . تنها آمدیم بیرون و نظاره کردیم . بر سر و سینه مان زدیم و غذای نذری خوردیم و توی سر و کله هم زدیم و بس . مهمترین خبرمان هم این بود که نیروهای امنیتی حضور سنگینی دارند . همین ! بارها گفته شده و من هم تکرار می کنم که مسیر آزادی ( منظورم میدان آزادی نیست ! منظورم رهایی بشر از چنگال استبداد است ) هرگز از راه اعتقادات و نمایشهای مذهبی که پایه و اساس شان در اسارت فکر و اندیشه است ، نمیگذرد . قصدم توهین به اعتقاد مذهبی هیچ کسی نیست اما باید بپذیریم که تا زمانی که بخواهیم همان راهی را برویم که پیشرو و پیشقراولش همین جمهوری اسلامی خودمان است ، آب در هاون میکوبیم . با حسین و زینب و تاسوعا و عاشورا نمیتوان به جنگ رژیم خونخوار مذهبی جمهوری اسلامی رفت . هر کاری که ما بخواهیم بکنیم ، جمهوری اسلامی بهتر و قویتر از آن را انجام می دهد . ما باید راهمان را از جمهوری اسلامی کاملاً جدا کنیم . دقت کنید ، این نکته بسیار ظریفی است : می خواهیم بگویید جمهوری اسلامی ظاهر سازی می کند ؟ قبول می کنم ! ما هم باید با ظاهر سازی به جنگش برویم . باید در ظاهر نشان دهیم که آن راهی را که او میخواهد و تبلیغش را می کند نمیرویم . نیازی به خشونت هم نیست . باید در تمام عرصه ها نشان دهیم که ما با جمهوری اسلامی و سران آن اختلاف مبنایی داریم . چه در زمینه مذهب و نمایش های مذهبی ، چه در زمینه روش زندگی ، چه در شیوه مبارزه و عرصه های دیگر . چشم ها را باید شست ... جور دیگر باید دید . همین
درورد به تو..
ReplyDeleteحرف منو زدی..
این چه شیوه ای که توصیه می کنید عزیز من؟ما تو جامعه ایران زندگی می کنیم با تمام واقعیاتش.برای اینکه مردم رو قانع کنیم که در مقابل ظلم بایستند یکی از بهترین شیوه هاش استفاده از نمونه های ضد ظلم تاریخ که تو فرهنگ این مملکت ریشه دارن.چه خوب چه بد محرم تو تاریخ معاصر ایران همیشه بستر اتفاقات بزرگی بوده،نمونش عاشورای سال گذشته که از نظر من قوی ترین ایستادگی و اعتراض سال گذشته تو همون روز اتفاق افتاد.
ReplyDeleteروشنفکر می بایست با درک زمان و مکان جامعش و فرهنگ مردمش سعی در اصلاح مملکتش بکنه نه اشتباه تاریخی رو انجام بده و منکر و سرزنش کننده مردمش بابت اعتقادشون باشه.
من قضاوت نمی کنم که آیا محرم رو بزرگ داشتن کار درست یا غلطیه اما می دونم که تو جامعه ام این ماه توسط اکثریت مردمم بزرگ داشته می شه، پس من ازش استفاده می کنم در جهت اصلاح اجتماعم.
دوست عزیز، از مردم به اندازه آگاهی که دارند انتظار داشته باشیم. به باور من اگر همه ما پیش از آنکه در فکر تجمعات بی هدف و شعار دادن های کور باشیم - که نتیجه ای چندان قابل توجه از آن حاصل نمی شود ( همان گونه که در این یک سال و اندی شاهد آن بودیم ) - باید تمام سعی و تلاش خود را در آگاه ساختن بدنه جامعه صرف نماییم.
ReplyDeleteاما آگاهی از چه؟
همه ما قبل از هر اقدامی باید دست کم از 3 موضوع اساسی آگاهی داشته باشیم تا پا به میدان بگذاریم :
1 – چه چیزی را نمی خواهیم؛
2 - چه چیزی را می خواهیم؛
3 – راه های عملی جهت رسیدن به آنچه می خواهیم؛
من فکر نمیکنم در اینکه اکثریت مردم چه چیزی را نمی خواهند کوچکترین اختلاف نظری وجود داشته باشد، مورد دوم هم شکل واحد و منسجمی ندارد بلکه تنها در یک کلمه خلاصه می شود « آزادی ». ولی برای خیلی از مردم هنوز واضح نیست که دقیقا بعد از کنار زدن آنچه نمی خواهند قرار است چه پیش آید. تنها تصویر زیبایی از آزادی در ذهن دارند. پس لزوم ایجاد اتاق های فکر حقیقی و یا مجازی در فضای اینترنتی یا زیرزمینی جهت مطالعه، بحث و بر رسی و ارایه راه کار های عملی و همینطور مکانیسم های قابل اجرا جهت پیاده سازی این راه کارها و سپس انتشار آنها در بدنه جامعه به هر نحوی غیر قابل انکار می باشد.
پس پیشنهاد میکنم هریک از ما به عنوان یک عضو این حرکت به جای فراخوان های رنگارنگ برای حرکات نا هماهنگ و کم اثر، به دادن فراخوانی با عنوان " فراخوان آگاهی " اقدام نماییم و با دوستان آشنایان امین خود این اتاق های فکری که تا کنون همواره در هر محفلی برقرار بوده را رسمیت بیشتری ببخشیم.
از همه دوستانی که امکان بحث در این زمینه را در فضاهای پر بیننده تر مانند بالاترین یا غیره را دارند با تمام وجود خواهش میکنم بر روی آگاهی بخشیدن به خود و سایرین بیشتر بحث کنند.
به امید روزی که همه ما بدانیم چگونه به آنچه میخواهیم می توانیم برسیم.
ما پیروزیم.
V
کلام حق ...فقط همین
ReplyDelete