Thursday, September 9, 2010

این نظام دیگر یک نظام نیست ، بلکه فقط یک جنازه متعفن است

همگان کم و بیش عربی خوانده ایم و از آن چیزهایی به یاد داریم . بر همین اساس همه می دانیم که نظام از نظم می آید . یعنی پدیده ای که بر اساس یک نظم منطقی استوار گشته و در اداره امور یک سیستم یا مجموعه ( در اینجا البته مراد جامعه ای به بزرگی یک کشور است ) به کار می آید . این روزها به کرات این واژه را از موافق و مخالف می شنویم و همگان از لزوم حفظ آن سخن میرانند . نگارنده این سطور کاری با دیدگاه سیاسی این افراد و یا خوب یا بد بودن نظام مور بحث آقایان ندارم . مشکلی که من دارم این است که اساساً این موجود عجیب و غریبی که ما با آن روبرو هستیم ، دیگر به هیچ عنوان یک نظام نیست چون هیچ نظمی بر هیچ کدام از جوانب آن حاکم نیست . نه دولت نظم دارد و نه مجلس . نه قانون اساسی از آنچنان نظمی برخوردار است که هتاکین و حمله کنندگان به خود را از خود دور کند و نه قوه قضائیه مملکت تره ای برای این حرفها خرد می کند . نه ارتش درست و حسابی داریم و نه سپاه - باصطلاح - حافظ انقلاب هویتی برایش باقی مانده ، نه چرخ اقتصاد مملکت میچرخد و نه سیستم آموزشی بکار خود مشغول است . نه آدمها در جای مناسب بکار گرفته میشوند و نه کار مناسب انجام میشود . دولت برنامه ای برای همین فردایش هم ندارد و همه چیز من درآوردی و خلق الساعه است . یک روز به دانشگاه گیر می دهند و روز دیگر به فلان فرقه مذهبی که از فرط کوچکی ما هرگز اسمش را هم نشنیده ایم . با همه جهان درافتاده ایم و دیگر دوستی در هیچ کجای دنیا نداریم . همه طردمان می کنند و به حال خودمان واگذارمان مینمایند . در روز روشن و در پایتخت ام القرای جهان اسلام ! عده ای باجگیر و مزدور و قداره کش به منزل یک شهروند ( کروبی که دیگر جای خود دارد ) حمله برده ، اقدام به تخریب و آتش زدن اموال و ایجاد مزاحمت برای جان و مال مردم نموده و از هیچ کسی هم حساب نبرده و از هیچ خدایی هم باک ندارند . همین سپاه حافظ نظام - که معاون امنیتی قرارگاه ثارالله اش همین چند وقت پیش در یک سخنرانی اعلام که که اشراف امنیتی بر تمام ابعاد مملکت دارند و تلویحاً بیان نمود که " گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد ، جنبیدن آن پشه عیان در نظر ایشان است " - پس از 5 روز بیخبری و نظاره کردن بیانیه میدهد و این عده را خودسر می نامد بدون آنکه توضیح دهد که در این 5 شبانه روز خود آقایان کجا بوده اند و چه غلطی می کرده اند و اصولاً چرا اجازه چنین خودنمایی آشکاری به این عناصر بقول خودشان خودسر داده اند . بقول معروف انگار مملکت حسینقلی خانی شده و هر کس صبح زودتر بیدار شد صاحب و همه کاره آن روز مملکت ، خودش است . در اصطلاع عامیانه به این گونه بی نظمی میگویند خرتوخر ! حالا تصدیق میفرمایید که واقعاً اطلاق کلمه نامربوط " نظام " به یک همچو موجود عجیب الخلقه ای براستی ظلم در حق کلمه نظام و نهایت بدسلیقگی است ؟ پرسش اساسی ، اما ، در این میان این است که این مرده متعفن را تا کجا میتوان بر روی پاهای لرزانش نگاه داشت و نگران بقایش بود ؟

No comments:

Post a Comment