آنچه در 25 بهمن امسال در ایران اتفاق افتاد تنها یک اعتراض خیابانی نبود . شعار اصلی مردم در این روز " مرگ بر دیکتاتور " بود ، این شعار که بوضوح از دفعات قبل رساتر و فراگیرتر شده بود ، معنایی شگرف در خود نهفته دارد : مردم ایران اصل و نهاد دیکتاوری را نشانه کرفته اند . این موضوع از آنجا اهمیتی بسزا پیدا می کند که بدانیم بر اساس تعاریف استاندارد از نظام های حکومتی ، دیکتاتوری در مقابل دموکراسی قرار میگیرد . به دیگر سخن ، آنکه میگوید " مرگ بر دیکتاتور " در واقع فریاد می زند " زنده باد دموکراسی " !
آری ،
مردم ایران دموکراسی می خواهند .
مردم ایران ازادی می خواهند .
مردم ایران شفافیت سیاسی می خواهند .
مردم ایران شایسته سالاری می خواهند .
مردم ایران رفاه می خواهند .
مردم ایران میخواهند بر دهن قدرت افسار بزنند تا هر موقع که خواستند آن را بکشند و کنترل کنند . این جوانان دیگر نمی خواهند برای یک زندگی ساده مورد بازخواست و عتاب و خطاب قرار گیرند . و به تعبیری دیگر : مردم ایران جمهوری اسلامی نمی خواهند !
به همین سادگی !
این را خطاب به کسانی می گویم که هنوز دارند عوامفریبی می کنند و برای خوشامد قدرتمداران با دزدیدن نمایندگی مردم ادعا می کنند که جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را ندارد . اینان خود بهتر از هر کسی می دانند که تاریخ مصرف نظامهای دیکتاتوری رنگ و وارنگ به سر آمده و دیگر امیدی به بقای آنان نیست . نظام جمهوری اسلامی که با سوءاستفاده از اعتقادات مردم ، همچون بختک بر جان و مال و ناموس مردم افتاده است و در منتهای وقاحت به سر میبرد . این نظام بطور ساختاری با دموکراسی تباین دارد چرا که جمهوری نیازی به پسوند ندارد و هرگونه پسوند - هر چقدر زیبا هم که باشد - نظام را از ماهیت جمهوریت دور میسازد . جمهوری اسلامی ( که به شهادت بسیاری بیشترین ضربه را به اسلام زده است ) پدیده نامبارکی است که با گنجاندن اصل غیر انسانی و وحشیانه ولایت فقیه در قانون اساسی و دادن قدرت نامحدود به او و ارگانهای تحت نظارت او ، تمام قدرت را یکجا قبضه کرده و برای هیچ کسی موجودیت قائل نیست . این نظام نه به حق زنان اعتقاد دارد نه به حق اقلیت های دینی و نه به حق مخالف وقعی می نهد . این نظام اساساً به حقوق مدنی اعتقادی ندارد و این را با عملکرد سی و دو ساله اش به همه جهانیان نشان داده است . این نظام دیگر جایی در ایران ندارد و هر گروه و حزبی هم که بخواهد در صدد حفظ آن برآید در واقع خود را به نظام پیوند داده است و این پیوند نامبارک برایش بسیار گران تمام خواهد شد . امیدوارم حزب مشارکت ایران اسلامی که در نهایت کج سلیقگی و در آستانه 25 بهمن اقدام به انتشار آن بیانیه بلامحل نمود و نشان داد که بهیچ عنوان در حد و اندازه آینده ایران نیست با برگشتن از موضع غلط خود نسبت به اصلاح جایگاه تخریب شده اش اقدام عاجل نماید . صدور بیانیه ای دیگر مبنی بر اشتباه استراتژیک در صدور بیانیه پیشین میتواند نشاندهنده بلوغ سیاسی این گروه سیاسی باشد .
زنده باد آزادی
برقرار باد دموکراسی در ایران
پاینده باد ایران
آری ،
مردم ایران دموکراسی می خواهند .
مردم ایران ازادی می خواهند .
مردم ایران شفافیت سیاسی می خواهند .
مردم ایران شایسته سالاری می خواهند .
مردم ایران رفاه می خواهند .
مردم ایران میخواهند بر دهن قدرت افسار بزنند تا هر موقع که خواستند آن را بکشند و کنترل کنند . این جوانان دیگر نمی خواهند برای یک زندگی ساده مورد بازخواست و عتاب و خطاب قرار گیرند . و به تعبیری دیگر : مردم ایران جمهوری اسلامی نمی خواهند !
به همین سادگی !
این را خطاب به کسانی می گویم که هنوز دارند عوامفریبی می کنند و برای خوشامد قدرتمداران با دزدیدن نمایندگی مردم ادعا می کنند که جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را ندارد . اینان خود بهتر از هر کسی می دانند که تاریخ مصرف نظامهای دیکتاتوری رنگ و وارنگ به سر آمده و دیگر امیدی به بقای آنان نیست . نظام جمهوری اسلامی که با سوءاستفاده از اعتقادات مردم ، همچون بختک بر جان و مال و ناموس مردم افتاده است و در منتهای وقاحت به سر میبرد . این نظام بطور ساختاری با دموکراسی تباین دارد چرا که جمهوری نیازی به پسوند ندارد و هرگونه پسوند - هر چقدر زیبا هم که باشد - نظام را از ماهیت جمهوریت دور میسازد . جمهوری اسلامی ( که به شهادت بسیاری بیشترین ضربه را به اسلام زده است ) پدیده نامبارکی است که با گنجاندن اصل غیر انسانی و وحشیانه ولایت فقیه در قانون اساسی و دادن قدرت نامحدود به او و ارگانهای تحت نظارت او ، تمام قدرت را یکجا قبضه کرده و برای هیچ کسی موجودیت قائل نیست . این نظام نه به حق زنان اعتقاد دارد نه به حق اقلیت های دینی و نه به حق مخالف وقعی می نهد . این نظام اساساً به حقوق مدنی اعتقادی ندارد و این را با عملکرد سی و دو ساله اش به همه جهانیان نشان داده است . این نظام دیگر جایی در ایران ندارد و هر گروه و حزبی هم که بخواهد در صدد حفظ آن برآید در واقع خود را به نظام پیوند داده است و این پیوند نامبارک برایش بسیار گران تمام خواهد شد . امیدوارم حزب مشارکت ایران اسلامی که در نهایت کج سلیقگی و در آستانه 25 بهمن اقدام به انتشار آن بیانیه بلامحل نمود و نشان داد که بهیچ عنوان در حد و اندازه آینده ایران نیست با برگشتن از موضع غلط خود نسبت به اصلاح جایگاه تخریب شده اش اقدام عاجل نماید . صدور بیانیه ای دیگر مبنی بر اشتباه استراتژیک در صدور بیانیه پیشین میتواند نشاندهنده بلوغ سیاسی این گروه سیاسی باشد .
زنده باد آزادی
برقرار باد دموکراسی در ایران
پاینده باد ایران
No comments:
Post a Comment